تاریخ کوتاه ایران و جهان - 1057
تاریخ کوتاه ایران و جهان - 1057
______________________________
از روز 14 آوریل سال 744 ز. {زادروزی}(میلادی) ، «جنگ درونی (داخلی) سوم» (فتنهء سوم) (1) میان عربها ، آغاز شد . این جنگ درونی (داخلی) ، تا سال 750 زادروزی (میلادی) ، و سرنگون شدن «فرمانروائی (خلافت) امویان» (2) و به روی کار آمدن «فرمانروائی (خلافت) عباسیان» (3) ، برپا ماند.
پدید آمدن زمینهء «جنگ درونی (داخلی) سوم»(فتنهء سوم)
__________________________
گرچه «هشام ابن عبدالملك» (4) ، در پایانگان (اواخر) هنگامهء (دورهء) فرمانروائیش (خلافتش) ، همواره از «ولید ابن یزید» (ولید دوم) (5) میخواست که به چرائی (به دلیل) خو (عادت) داشتنش به بادهگساری ، از چشم داشتن به فرپیشهء (مقام) فرمانروائی (خلافت) ، دست بردارد ، و بگذارد تا پسر خودش ، «سلیمان ابن هشام» (6) ، به فرمانروائی (خلافت) برسد ؛ ولی «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، نه از بادهگساری ، و نه از فرپیشهء (مقام) فرمانروائی (خلافت) ، دست برنداشت (5).
سرانجام با درگذشت «هشام ابن عبدالملك» در ششم ماه فوریهء سال 743 ز. {زادروزی}(میلادی) ، برادرزادهاش «ولید ابن یزید» (ولید دوم) (5) ، ، به فرمانروائی (خلافت) رسید ؛ و بیدرنگ (فورا) پسرعمویش «سلیمان ابن هشام» (6) را زندانی کرد ؛ و پایابراین (بنابراین) ، «یزید ابن ولید ابن عبدالملک» (یزید سوم) (7) ، پسرعموی بسیار پرهیزگار «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، که از زندانی شدن «سلیمان ابن هشام» ، بسیار خشمگین شده بود ؛ بیبندوباری «ولید ابن یزید» (ولید دوم) را بسیار نکوهش کرد (5).
در اینگاه (این زمان) ، پشتیبانان «سلیمان ابن هشام» ، بر آن شدند که «ولید ابن یزید» (ولید دوم) را بکشند (به قبل برسانند) ؛ پس برنامهء (نقشهء) این کشتن (قتل) را فراهم کردند ، و به فرماندار پیشین عراق ، «خالد ابن عبدالله القسری» (8) نیز پیشنهاد دادند که در کار کشتن «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، همکارشان (شریکشان) شود . «خالد» ، این پیشنهاد را نپذیرفت ؛ و بیدرنگ (فورا) به «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، دربارهء نزدیکرخداد (قریبالوقوع) بودن به کنش (اجرا) درآمدن برنامهء (نقشهء) نابود کردنش ، به او هشدار داد ؛ ولی «ولید» (ولید دوم) ، که از این هشدار «خالد» ، خشمگین شده بود ، او را کشت ؛ و با کشته شدن «خالد ابن عبدالله القسری» ، بسیاری از نزدیکان «ولید» (ولید دوم) ، از این کار او ، بسیار خشمگین شدند (5).
«مروان ابن محمد» (مروان دوم) (9) ، پسرعموی پدر «ولید» (ولید دوم) ، که فرماندار «ارمنستان و آذرپایگان (آذربایجان)» بود ، و پشتیبان «ولید» (ولید دوم) بود ؛ با آگاه شدن از این «برنامهء (نقشهء) کشتن (قتل)» ، به «ولید» (ولید دوم) نامه نوشت ، و از او خواست که برای جلوگیری از فروپاشیدن «خاندان اموی» ، پایشگر (مراقب) جان خود باشد ؛ ولی «ولید» (ولید دوم) ، این هشدار او را نیز ، نادیده گرفت (5).
آغاز «جنگ درونی (داخلی) سوم»
_____________________
در روز 14 آوریل سال 744 زادروزی (میلادی) ، «یزید ابن ولید ابن عبدالملک» (یزید سوم) (7) و پشتیبانان جنگافزارمندش (مسلحش) ، هنگامیکه «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، برای آسودن ، به کاخ برونشهری خود ، در پیرامونهء (حومهء) دمشق رفته بود ؛ این کاخ را پیرابندی (محاصره) کردند ، ولی «ولید» (ولید دوم) توانست بگریزد و خود را به جائی بنام «البخرا» در نزدیکی شهر پالمیرا (10) برساند ؛ ولی «یزید ابن ولید ابن عبدالملک» (یزید سوم) (7) و نیروهایش ، او را دنبال کردند ، و سرانجام خود «یزید ابن ولید ابن عبدالملک» (یزید سوم) (7) در «البخرا» ، پس از چندین بار مبارزهء تنبهتن با «ولید» (ولید دوم) ؛ او را در روز 15 آوریل سال 744 زادروزی (میلادی) کشت (5) ؛ و به اینگونه ، نخستین گام از «جنگ درونی (داخلی) سوم»(فتنهء سوم) ، برداشته شد.
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Third_Fitna
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Umayyad_Caliphate
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Abbasid_Caliphate
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Hisham_ibn_Abd_al-Malik
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/Al-Walid_II
(6) https://en.wikipedia.org/wiki/Sulayman_ibn_Hisham
(7) https://en.wikipedia.org/wiki/Yazid_III
(8) https://en.wikipedia.org/wiki/Khalid_al-Qasri
(9) https://en.wikipedia.org/wiki/Marwan_II
(10) https://en.wikipedia.org/wiki/Palmyra
______________________________
از روز 14 آوریل سال 744 ز. {زادروزی}(میلادی) ، «جنگ درونی (داخلی) سوم» (فتنهء سوم) (1) میان عربها ، آغاز شد . این جنگ درونی (داخلی) ، تا سال 750 زادروزی (میلادی) ، و سرنگون شدن «فرمانروائی (خلافت) امویان» (2) و به روی کار آمدن «فرمانروائی (خلافت) عباسیان» (3) ، برپا ماند.
پدید آمدن زمینهء «جنگ درونی (داخلی) سوم»(فتنهء سوم)
__________________________
گرچه «هشام ابن عبدالملك» (4) ، در پایانگان (اواخر) هنگامهء (دورهء) فرمانروائیش (خلافتش) ، همواره از «ولید ابن یزید» (ولید دوم) (5) میخواست که به چرائی (به دلیل) خو (عادت) داشتنش به بادهگساری ، از چشم داشتن به فرپیشهء (مقام) فرمانروائی (خلافت) ، دست بردارد ، و بگذارد تا پسر خودش ، «سلیمان ابن هشام» (6) ، به فرمانروائی (خلافت) برسد ؛ ولی «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، نه از بادهگساری ، و نه از فرپیشهء (مقام) فرمانروائی (خلافت) ، دست برنداشت (5).
سرانجام با درگذشت «هشام ابن عبدالملك» در ششم ماه فوریهء سال 743 ز. {زادروزی}(میلادی) ، برادرزادهاش «ولید ابن یزید» (ولید دوم) (5) ، ، به فرمانروائی (خلافت) رسید ؛ و بیدرنگ (فورا) پسرعمویش «سلیمان ابن هشام» (6) را زندانی کرد ؛ و پایابراین (بنابراین) ، «یزید ابن ولید ابن عبدالملک» (یزید سوم) (7) ، پسرعموی بسیار پرهیزگار «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، که از زندانی شدن «سلیمان ابن هشام» ، بسیار خشمگین شده بود ؛ بیبندوباری «ولید ابن یزید» (ولید دوم) را بسیار نکوهش کرد (5).
در اینگاه (این زمان) ، پشتیبانان «سلیمان ابن هشام» ، بر آن شدند که «ولید ابن یزید» (ولید دوم) را بکشند (به قبل برسانند) ؛ پس برنامهء (نقشهء) این کشتن (قتل) را فراهم کردند ، و به فرماندار پیشین عراق ، «خالد ابن عبدالله القسری» (8) نیز پیشنهاد دادند که در کار کشتن «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، همکارشان (شریکشان) شود . «خالد» ، این پیشنهاد را نپذیرفت ؛ و بیدرنگ (فورا) به «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، دربارهء نزدیکرخداد (قریبالوقوع) بودن به کنش (اجرا) درآمدن برنامهء (نقشهء) نابود کردنش ، به او هشدار داد ؛ ولی «ولید» (ولید دوم) ، که از این هشدار «خالد» ، خشمگین شده بود ، او را کشت ؛ و با کشته شدن «خالد ابن عبدالله القسری» ، بسیاری از نزدیکان «ولید» (ولید دوم) ، از این کار او ، بسیار خشمگین شدند (5).
«مروان ابن محمد» (مروان دوم) (9) ، پسرعموی پدر «ولید» (ولید دوم) ، که فرماندار «ارمنستان و آذرپایگان (آذربایجان)» بود ، و پشتیبان «ولید» (ولید دوم) بود ؛ با آگاه شدن از این «برنامهء (نقشهء) کشتن (قتل)» ، به «ولید» (ولید دوم) نامه نوشت ، و از او خواست که برای جلوگیری از فروپاشیدن «خاندان اموی» ، پایشگر (مراقب) جان خود باشد ؛ ولی «ولید» (ولید دوم) ، این هشدار او را نیز ، نادیده گرفت (5).
آغاز «جنگ درونی (داخلی) سوم»
_____________________
در روز 14 آوریل سال 744 زادروزی (میلادی) ، «یزید ابن ولید ابن عبدالملک» (یزید سوم) (7) و پشتیبانان جنگافزارمندش (مسلحش) ، هنگامیکه «ولید ابن یزید» (ولید دوم) ، برای آسودن ، به کاخ برونشهری خود ، در پیرامونهء (حومهء) دمشق رفته بود ؛ این کاخ را پیرابندی (محاصره) کردند ، ولی «ولید» (ولید دوم) توانست بگریزد و خود را به جائی بنام «البخرا» در نزدیکی شهر پالمیرا (10) برساند ؛ ولی «یزید ابن ولید ابن عبدالملک» (یزید سوم) (7) و نیروهایش ، او را دنبال کردند ، و سرانجام خود «یزید ابن ولید ابن عبدالملک» (یزید سوم) (7) در «البخرا» ، پس از چندین بار مبارزهء تنبهتن با «ولید» (ولید دوم) ؛ او را در روز 15 آوریل سال 744 زادروزی (میلادی) کشت (5) ؛ و به اینگونه ، نخستین گام از «جنگ درونی (داخلی) سوم»(فتنهء سوم) ، برداشته شد.
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Third_Fitna
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Umayyad_Caliphate
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Abbasid_Caliphate
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Hisham_ibn_Abd_al-Malik
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/Al-Walid_II
(6) https://en.wikipedia.org/wiki/Sulayman_ibn_Hisham
(7) https://en.wikipedia.org/wiki/Yazid_III
(8) https://en.wikipedia.org/wiki/Khalid_al-Qasri
(9) https://en.wikipedia.org/wiki/Marwan_II
(10) https://en.wikipedia.org/wiki/Palmyra
۷۹۵
۰۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.