چرا خدا مردم این روستا (اصحاب سبت)و اسم این روستا (دریای
چرا خدا مردم این روستا (اصحاب سبت)و اسم این روستا (دریای سرخ)نام بود که از قوم بنی اسرائیل بودند مردمانش راه تبدیل به میمون کرداصحاب سبت» از قوم بنیاسرائیل بودند: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ...» (سوره مائده/5، 78) و در شهری ساحلی به نام «اَیله» [۱] میان «مصر» و «مدین» یا «مدین» یا «طبریه» یا «مقنا» (که بین «مدین» و «عینونا» قرار داشته) زندگی میکردهاند.[۲]
این قوم در عصر پیامبری حضرت داود علیهالسلام بوده[۳] و شمار آنان را 70000 یا 12000 نفر گفتهاند.[۴] گروهی از مورخان و مفسران نیز آنها را بخشی از قوم ثمود پنداشتهاند که بر اثر همجواری با بنیاسرائیل به دیانت یهود گرویدهاند.[۵]
خداوند یهود را به امساک <(خودداری از کار) و تعظیم روز جمعه فرمان داد؛[۶] اما آنان در این فرمان الهی اختلاف کرده با این باور که روز شنبه به سبب پایان یافتن آفرینش آسمانها و زمین در آن روز بزرگترین روزهاست،[۷] از پذیرفتن روزی جز شنبه سرباز زده، فرمان خداوند را نادیده گرفتند. از این رو خداوند نیز کار را بر آنها سخت گرفت و کار کردن در آن روز از جمله صید ماهی که با توجه به ساحلی بودن محل سکونتشان از کارهای رایج و مهم آن قوم بود، بر آنها حرام گشت:[۸]
«إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَی الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ...» (سوره نحل/16، 124) یهودیان تا مدتی بر این فرمان پایبند بوده، در روزهای شنبه با تعطیل کردن کار به عبادت و استراحت میپرداختند؛ ولی ماهیان چون روزهای شنبه خود را در امان میدیدند به صورت انبوه در کنارههای دریا و روی آب نمایان میشدند به گونهای که سطح آب دیده نمیشد:
«...تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً...» (سوره اعراف/7، 163)؛ ولی در روزهای دیگر به زیر آب رفته و جز شمار اندکی بر روی آب نمیآمدند: «...وَیَوْمَ لاَ یَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِیهِمْ...» (سوره اعراف/7، 163) آنان مدتی این وضع را تحمل کرده مانند گذشتگان و پدرانشان از صید ماهی در روز شنبه پرهیز میکردند؛ ولی پس از آن نتوانستند بر تمایلات نفسانی خود چیره شوند و چون از یک سو نمیخواستند از فرمان الهی سرپیچی کرده، گرفتار کیفر شوند و از سوی دیگر حاضر نبودند از خیل ماهیان روز شنبه بیبهره باشند به حیلهای دست زدند که ظاهر آن فرمانبری و باطنش نافرمانی بود.
آنان در کنار دریا حوضچههایی حفر کرده و از طرف دریا جویهایی را به این حوضچهها کشیدند. روز شنبه هنگامی که آب دریا بالا میآمد به وسیله این جویها ماهیان زیادی به سوی حوضچهها هدایت میشدند و هنگامی که آب دریا پایین میآمد در آن حوضچهها گرفتار میشدند و در روز یکشنبه آنها را صید میکردند.[۹]
برخی نیز گفتهاند: آنها در شب شنبه تورهای ماهیگیری را میگستراندند و چون روز شنبه ماهیان زیادی در تورها جمع میشد روز یکشنبه تورها را جمعآوری میکردند و از این راه اموال فراوانی بدست میآوردند.[۱۰] در آغاز این کار با ترس و پنهانی صورت میگرفت ولی به تدریج در میان آنان گسترش یافت و صورتی آشکار به خود گرفت؛ اما در برابر این گروه که با حیله به صید ماهی میپرداختند دو گروه دیگر وجود داشتند: گروهی که نه به صید ماهی میپرداختند و نه صیادان را از این کار نهی میکردند و موعظه آنها را بیفایده دانسته، میگفتند: آنان را به حال خود واگذارید تا نابود یا به عذاب الهی گرفتار شوند:
«...لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا...»(سوره اعراف/7، 164) گروه دیگر کسانی بودند که به فرمانهای پیامبرشان پایبند بوده و به امید این که گناهکاران به سخنانشان گوش فرا داده از این عمل دست بکشند به هدایت گمراهان پرداخته و آنان را از این کار باز میداشتند. این گروه که به گفته برخی حدود 10000 نفر[۱۱] بودند هنگامی که دیدند سخنانشان در گناهکاران اثری ندارد از آنان جدا شدند.[۱۲]
به تصریح قرآن، گروهی که در برابر این منکر ساکت نشده و نهی از منکر نمودند، نجات یافته گرفتار عذاب نشدند: «...أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ...». (سوره اعراف/7، 165)؛ اما درباره گروه دوم که نهی از منکر را ترک کردند. برخی از مفسران گفتهاند که آنها نیز نجات یافتند زیرا آیه «...وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ».(سوره اعراف/7، 165) آنان را دربر نمیگیرد چون آنها میدانستند سخنانشان در گناهکاران اثری ندارد.[۱۳]
برخی دیگر میگویند: آنان دچار عذاب شده به صورت مورچه مسخ شدند[۱۴] و آیه «...وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ...» (سوره اعراف/7، 165) شامل آنها نیز میشود زیرا خداوند فقط نهی کنندگان از منکر را از نجاتیافتگان خوانده است: «فَلَمَّا نَ
این قوم در عصر پیامبری حضرت داود علیهالسلام بوده[۳] و شمار آنان را 70000 یا 12000 نفر گفتهاند.[۴] گروهی از مورخان و مفسران نیز آنها را بخشی از قوم ثمود پنداشتهاند که بر اثر همجواری با بنیاسرائیل به دیانت یهود گرویدهاند.[۵]
خداوند یهود را به امساک <(خودداری از کار) و تعظیم روز جمعه فرمان داد؛[۶] اما آنان در این فرمان الهی اختلاف کرده با این باور که روز شنبه به سبب پایان یافتن آفرینش آسمانها و زمین در آن روز بزرگترین روزهاست،[۷] از پذیرفتن روزی جز شنبه سرباز زده، فرمان خداوند را نادیده گرفتند. از این رو خداوند نیز کار را بر آنها سخت گرفت و کار کردن در آن روز از جمله صید ماهی که با توجه به ساحلی بودن محل سکونتشان از کارهای رایج و مهم آن قوم بود، بر آنها حرام گشت:[۸]
«إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَی الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ...» (سوره نحل/16، 124) یهودیان تا مدتی بر این فرمان پایبند بوده، در روزهای شنبه با تعطیل کردن کار به عبادت و استراحت میپرداختند؛ ولی ماهیان چون روزهای شنبه خود را در امان میدیدند به صورت انبوه در کنارههای دریا و روی آب نمایان میشدند به گونهای که سطح آب دیده نمیشد:
«...تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً...» (سوره اعراف/7، 163)؛ ولی در روزهای دیگر به زیر آب رفته و جز شمار اندکی بر روی آب نمیآمدند: «...وَیَوْمَ لاَ یَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِیهِمْ...» (سوره اعراف/7، 163) آنان مدتی این وضع را تحمل کرده مانند گذشتگان و پدرانشان از صید ماهی در روز شنبه پرهیز میکردند؛ ولی پس از آن نتوانستند بر تمایلات نفسانی خود چیره شوند و چون از یک سو نمیخواستند از فرمان الهی سرپیچی کرده، گرفتار کیفر شوند و از سوی دیگر حاضر نبودند از خیل ماهیان روز شنبه بیبهره باشند به حیلهای دست زدند که ظاهر آن فرمانبری و باطنش نافرمانی بود.
آنان در کنار دریا حوضچههایی حفر کرده و از طرف دریا جویهایی را به این حوضچهها کشیدند. روز شنبه هنگامی که آب دریا بالا میآمد به وسیله این جویها ماهیان زیادی به سوی حوضچهها هدایت میشدند و هنگامی که آب دریا پایین میآمد در آن حوضچهها گرفتار میشدند و در روز یکشنبه آنها را صید میکردند.[۹]
برخی نیز گفتهاند: آنها در شب شنبه تورهای ماهیگیری را میگستراندند و چون روز شنبه ماهیان زیادی در تورها جمع میشد روز یکشنبه تورها را جمعآوری میکردند و از این راه اموال فراوانی بدست میآوردند.[۱۰] در آغاز این کار با ترس و پنهانی صورت میگرفت ولی به تدریج در میان آنان گسترش یافت و صورتی آشکار به خود گرفت؛ اما در برابر این گروه که با حیله به صید ماهی میپرداختند دو گروه دیگر وجود داشتند: گروهی که نه به صید ماهی میپرداختند و نه صیادان را از این کار نهی میکردند و موعظه آنها را بیفایده دانسته، میگفتند: آنان را به حال خود واگذارید تا نابود یا به عذاب الهی گرفتار شوند:
«...لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا...»(سوره اعراف/7، 164) گروه دیگر کسانی بودند که به فرمانهای پیامبرشان پایبند بوده و به امید این که گناهکاران به سخنانشان گوش فرا داده از این عمل دست بکشند به هدایت گمراهان پرداخته و آنان را از این کار باز میداشتند. این گروه که به گفته برخی حدود 10000 نفر[۱۱] بودند هنگامی که دیدند سخنانشان در گناهکاران اثری ندارد از آنان جدا شدند.[۱۲]
به تصریح قرآن، گروهی که در برابر این منکر ساکت نشده و نهی از منکر نمودند، نجات یافته گرفتار عذاب نشدند: «...أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ...». (سوره اعراف/7، 165)؛ اما درباره گروه دوم که نهی از منکر را ترک کردند. برخی از مفسران گفتهاند که آنها نیز نجات یافتند زیرا آیه «...وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ».(سوره اعراف/7، 165) آنان را دربر نمیگیرد چون آنها میدانستند سخنانشان در گناهکاران اثری ندارد.[۱۳]
برخی دیگر میگویند: آنان دچار عذاب شده به صورت مورچه مسخ شدند[۱۴] و آیه «...وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ...» (سوره اعراف/7، 165) شامل آنها نیز میشود زیرا خداوند فقط نهی کنندگان از منکر را از نجاتیافتگان خوانده است: «فَلَمَّا نَ
۲.۰k
۰۲ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.