از پوستم

از پوستم
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشم تو شعر می نویسم
من که ام
به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود داده ای.

#شمس_لنگرودی
دیدگاه ها (۲)

به دلایل مذهبی‌از هم‌جدا شدیم‌!!!او فکر میکرد " خداست " و من...

موهایشرا که بست ..فهمیدمکنار من دیگر هیچ چیز خوشحالش نمی کند...

اینجا! طهران ..قلبی گره خورده به آهنگ آرام نفس هایِ تــــو و...

اگر تنهام شاید واقعا تقصیر من نباشه...هر کی به من رسید خسته ...

🌱🍒من به سوے #باغ_و_گلشن می روم       تو نمی آیی میا من می رو...

مرا می‌شناسی تو ای عشق من از آشنایان احساس آبمو همسایه ام مه...

مصرع چشم تو بود آنکه مرا شاعر کرد،🌸جانِ من شعر بدون تو فقط ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط