شاهنامه رازنماد جمشید
#شاهنامه#رازنماد#جمشید
#جمشید- تابش ناز و کام
۱۱- زمانسنجی و سالماری(۱)
پایان روزگار جمشید (هفت تا دههزارسال پیش)، آغاز دوره تاریخی «نوسنگی Neolithic» و یک دستاورد آن سفالگری بود! ساخت آوندهای سفالین که از آوندهای سنگی سبکتر بود، جابجایی آبگونها(مایعات) را آسانتر کرد!
آوندهای سفالی سوراخدار پیدا شده در کاوشها، که همانند آنها تا چند دهه پیش در بخش کردن آب کاریزهای ایران به کار میرفت، «پَنگان»(=فنجان) نام داشت! آوند سوراخدار را روی تشتی از آب میگذاشتند. آب از راه روزنه روان و با پر شدن پنگان در آب فرو میرفت! درازای زمان پر شدن و فرورفتن «پنگان» در آب، یک «پنگ» (در نمونههای نزدیک، پیرامون هفت و نیم دقیقه) بود!
شگفت نیست که ایرانیان نخستين ساعتهای جهان را ساختند! گویند يکي از پیشکشهايی که خليفۀ تازی براي شارلماني فرستاد، ساعتی بزرگ ساخته دو برادر ايرانی بود و در ميدان بزرگ پاريس برپای کردند! هر نیمروز خروسی از آن برون ميآمد و ميخواند. بازی روزگار، همان سال، فرانسه خشکسال شد! مردم از سر نادانی گفتند که خروس ساعت، شيطان است و خشکسال زیر سر اوست! چاره کار را شکستن، و نابود کردن ساعت دانستند!
دنباله دارد!
@ShahnamehToosi
#جمشید- تابش ناز و کام
۱۱- زمانسنجی و سالماری (۲)
از آشنایی نیاکان با دوازده برج آسمانی(فلکی) و دانش «اخترماری»(نجوم) و گردش سال و دوازده برج آسمانی و آغازین روز هرسال در شاهنامه با فرنام «پرواز جمشید به آسمان به یاری دیوان!» یاد شده است:
به فر کیانی یکی تخت ساخت،
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت!
که چون خواستی، دیو برداشتی،
ز هامون به گردون برافراشتی!
چو خورشید تابان میان هوا،
نشسته بر او شاه فرمانروا؛
جهان انجمن شد بر آن تخت اوی،
شگفتی فرومانده از بخت اوی!
به جمشید بر گوهر افشاندند؛
مرآن روز را «روزنو» خواندند!
هشتهزارسال پیش، نوروز که برترين جشن جهان و ارج دانش رياضي و اخترماری و گاهشماری است، همراه با شادخواری به جهان پيشکش شد! پس از هزاره ها و يورشها و کشتارها و تباه کردن آفرینه های فرهنگ ايرانی، هنوز پاسداری میشود. ولی، چون سدهها ايران میدان تاخت و تاز انیرانیان بوده، چهرۀ راستین اين جشن، نهان مانده است!
جهان خفتۀ انيرانی نيز خستو میشودکه درخورترین آغاز برای سال، همانا، نوروز ايرانی است که با جنبش جان جهان همراه است.
یاری نامه :
نوروزنامه – عمر خیام
دنباله دارد!
@ShahnamehToosi
#جمشید- تابش ناز و کام
۱۱- زمانسنجی و سالماری(۱)
پایان روزگار جمشید (هفت تا دههزارسال پیش)، آغاز دوره تاریخی «نوسنگی Neolithic» و یک دستاورد آن سفالگری بود! ساخت آوندهای سفالین که از آوندهای سنگی سبکتر بود، جابجایی آبگونها(مایعات) را آسانتر کرد!
آوندهای سفالی سوراخدار پیدا شده در کاوشها، که همانند آنها تا چند دهه پیش در بخش کردن آب کاریزهای ایران به کار میرفت، «پَنگان»(=فنجان) نام داشت! آوند سوراخدار را روی تشتی از آب میگذاشتند. آب از راه روزنه روان و با پر شدن پنگان در آب فرو میرفت! درازای زمان پر شدن و فرورفتن «پنگان» در آب، یک «پنگ» (در نمونههای نزدیک، پیرامون هفت و نیم دقیقه) بود!
شگفت نیست که ایرانیان نخستين ساعتهای جهان را ساختند! گویند يکي از پیشکشهايی که خليفۀ تازی براي شارلماني فرستاد، ساعتی بزرگ ساخته دو برادر ايرانی بود و در ميدان بزرگ پاريس برپای کردند! هر نیمروز خروسی از آن برون ميآمد و ميخواند. بازی روزگار، همان سال، فرانسه خشکسال شد! مردم از سر نادانی گفتند که خروس ساعت، شيطان است و خشکسال زیر سر اوست! چاره کار را شکستن، و نابود کردن ساعت دانستند!
دنباله دارد!
@ShahnamehToosi
#جمشید- تابش ناز و کام
۱۱- زمانسنجی و سالماری (۲)
از آشنایی نیاکان با دوازده برج آسمانی(فلکی) و دانش «اخترماری»(نجوم) و گردش سال و دوازده برج آسمانی و آغازین روز هرسال در شاهنامه با فرنام «پرواز جمشید به آسمان به یاری دیوان!» یاد شده است:
به فر کیانی یکی تخت ساخت،
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت!
که چون خواستی، دیو برداشتی،
ز هامون به گردون برافراشتی!
چو خورشید تابان میان هوا،
نشسته بر او شاه فرمانروا؛
جهان انجمن شد بر آن تخت اوی،
شگفتی فرومانده از بخت اوی!
به جمشید بر گوهر افشاندند؛
مرآن روز را «روزنو» خواندند!
هشتهزارسال پیش، نوروز که برترين جشن جهان و ارج دانش رياضي و اخترماری و گاهشماری است، همراه با شادخواری به جهان پيشکش شد! پس از هزاره ها و يورشها و کشتارها و تباه کردن آفرینه های فرهنگ ايرانی، هنوز پاسداری میشود. ولی، چون سدهها ايران میدان تاخت و تاز انیرانیان بوده، چهرۀ راستین اين جشن، نهان مانده است!
جهان خفتۀ انيرانی نيز خستو میشودکه درخورترین آغاز برای سال، همانا، نوروز ايرانی است که با جنبش جان جهان همراه است.
یاری نامه :
نوروزنامه – عمر خیام
دنباله دارد!
@ShahnamehToosi
۳.۲k
۰۱ بهمن ۱۴۰۰