حوس عشق پارت ۵
بعد جونگ کوک اومد کوک:میرا بیا عقب بعد من رفتم عقب جونگ کوک رفت جلو کوک:برای بار آخر به همتون میگم هر سه تاتون دور و بر میرا نمیپلکید پاش باشه من از شما قلدور ترم پس فکر نکنید فقط شما ها قلدورید گفتم دور و بر میرا نمیپلکید دستا کثیفتونم بهش نزنید فهمیدید حالا ببینم کودومتون جرئت داره به چند قدمی میرا نزدیک بشه یهو جسی زد تو صورت جونگ کوک خواستم برم جلو کوک:صبر کن میرا خودم درستش میکنم من:عوضی آشغال بعد یه دفع جونگ کوکم گرفت یدونه قشنگ زد تو صورت جسی کوک:اخطار داده بودم میرا بریم من:باشه دختره ی حرومزاده بعد رفتیم نشستیم سر جامون همه اومدن (به خدا حقش بود☺😂😂🤣🤣) زنگم خورده بود همه بچه ها اومدن سر کلاس و نشستن کوک:دیگه حتی نزدیکتم نمیشن بعد بهش لبخند زدم بعد اومد در گوشم کوک:این خندهاتو مال کسه دیگه ای نزن بعد معلم اومد تو کلاس معلم:خوب بچه ها من شنیدم قراره بریم اردو برای فردا من:واییی معلم:میریم یکی از جنگل هایی که کلبه داره و قراره چند شبی اونجا بمونیم بعد معلم شروع کرد به درس دادن بعد جونگ کوک یواشکی شروع کرد به نوشتن یه چیزی تو نامه نوشت و داد بهم خوندمش توش نوشته بود شمارت بعد خندیدم و شمارمو زیرش نوشتم و دادم بهش من:بیا بعد گرفت گفت ممنون بعد به من نگاه میکرد و از زیر میز دستمو گرفت اونم یه دستشو زیر صورتش گذاشت و به هم نگاه میکردیم یهو معلم گفت اهمممم بعد مام پریدیم و رفتیم سراغ الکی کتابمون و مدادمو گرفتم نوشتم مثلا بعد زدیم زیر خنده یهو معلم فهمید معلم:به چی میخندید میز دوم بگید مام بخندیم کوک:ببخشید یه جوک بود تعریف کردم معلم:بگو مام بخندیم من:گیر افتادی کوک:کمک من:بگو یه چیزی کوک:خوب یه روز دو تا گوجه داشتن از تو خیابون رد میشدن یهو یه ماشین زد به یکی از گوجه ها پوخ پودر شد بعد الکی زد زیر خنده منم خندم گرفت کوک:بعد اون یکی گوجه گفت خداحافظ رب😂😂🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂🤣🤣🤣 من:😂😂🤣🤣😂😂😂😂🤣 اصلا کلاس رفت رو هوا معلم:هههههههه بسهههههعهه😐😲به درس گوش بدید شمام بشین بعد خندمونو متوقف کردیم و جونگ کوک نشست من:خیلی باحال بود😂😂😂🤣😂😂 کوک:😂😂😂 بعد معلم درس داد و دوباره زنگ تفریح خورد همه رفتن بیرون ما موندیم بعد جونگ کوک کمرمو گرفت و بهم چسبید دستمو گرفت و سرشو تو گردنم برد یکم سرمو چرخوندم سمتش (معمولا تو روز اول دوستی همچین غلطایی نمیکنن😐😂😂🤣🤣🤣) بعد دستشو از دور کمرم برداشت ولی هنوز نگام میکرد بعد دستمو گرفت بلندم کرد بردتم کنار در دیوار در کلاسم بست بعد منو چسبوند به دیوار و یه دستشو گذاشت رو کمرم و کشیدم جلو تر دوتا دستاشو گذاشت رو صورتم و لباشو گذاشت رو لبام و لبامو بوسید و بعد جدا شد منم دو تا دستام پشتم بود
۲۹.۲k
۱۲ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.