حالا که زمستون اومده درستش این بود مادربزرگ زنده بود ن

حالا که زمستون اومده، درستش این بود: مادربزرگ زنده بود، نوه هاشو جمع میکرد دور کرسی، بساط چای و نخودچی کشمش و نقل و قصه های قدیمی‌رو راه مینداخت...

#نوستالژی
#نیازمندیها
دیدگاه ها (۱)

گاهی دلم هیچ چیز نمیخواهدجز گپ ریز ریز با مادرمهی من حرف بزن...

و من منتظر تو خواهم ماند همچون کلبه‌ای تنها تا دوباره مرا بب...

#کودکانه😍

#کودکانه😍

قصه های مجید و یادته؟قصه های مجید رفیق روزای کودکی ما بود و ...

#یادش_بخیر_قدیما#قدیم #قدیما #صفا #سادگی#صمیمیت #بی_ریایی #م...

#عاشقانه_های_من#موزیک #ترانه #آهنگ#ویدیو_موزیک #موزیک_ویدیو#...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط