عاشقانه
رای آشنای عشق در دنیای تنهاییم
نمی خواهد، نمی خواهد دلم همصحبتی دیگر
نمیدانی تو هم چون دیگران شاید که بعد از تو
برای زندگی کردن، ندارم رغبتی دیگر
خودت فهمیده ای پیشِ ژکوندِ شادِ چشمانت
زلیخا هم در این دنیا ندارد شهرتی دیگر
به یغما برده دنیای مرا چشمان تو جوری
که از تاراج این دنیا نمانده غارتی دیگر
اگر هفت آسمان و هفت دریا را بگردی باز
نداری چون من ای گل عاشق بد عادتی دیگر
دلم سرد است از این دور آشنایی ها و با این حال
ندارم دور از دنیات خواب راحتی دیگر
نمی خواهد، نمی خواهد دلم همصحبتی دیگر
نمیدانی تو هم چون دیگران شاید که بعد از تو
برای زندگی کردن، ندارم رغبتی دیگر
خودت فهمیده ای پیشِ ژکوندِ شادِ چشمانت
زلیخا هم در این دنیا ندارد شهرتی دیگر
به یغما برده دنیای مرا چشمان تو جوری
که از تاراج این دنیا نمانده غارتی دیگر
اگر هفت آسمان و هفت دریا را بگردی باز
نداری چون من ای گل عاشق بد عادتی دیگر
دلم سرد است از این دور آشنایی ها و با این حال
ندارم دور از دنیات خواب راحتی دیگر
۱۴.۰k
۲۶ مرداد ۱۴۰۱