من جهانی به فدای تو
من جهانی به فدای تو
چشمان خمارت کردم
گوشهٔ قلب تو را
وسعت دنیای من است
همهٔ هستی من
عشق تو و قلب تو شد
جز به عشق تو
مگر درسر و سودای من است.
چشمان خمارت کردم
گوشهٔ قلب تو را
وسعت دنیای من است
همهٔ هستی من
عشق تو و قلب تو شد
جز به عشق تو
مگر درسر و سودای من است.
۵۷۷
۲۸ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.