شخصی
پنداشتی که "کوره ی سوزان" عشق من
دور از نگاه گرم تو، خاموش می شود؟
پنداشتی که یاد تو ، این یاد دلنواز !
در تنگنای سینه، فراموش می شود؟!
تو رفته ای که بی من، تنها سفر کنی
من مانده ام که بی تو، شب ها سحر کنم !
تو رفته ای که عشق من از سر به در کنی
من مانده ام که عشق تو را، تاج سر کنم !
روزی که پیک مرگ، مرا می برد به گور
من شب چراغ عشق تو را ، نیز می برم
عشق تو نور عشق تو عشق بزرگ توست
خورشید جاودانی دنیای دیگرم
دور از نگاه گرم تو، خاموش می شود؟
پنداشتی که یاد تو ، این یاد دلنواز !
در تنگنای سینه، فراموش می شود؟!
تو رفته ای که بی من، تنها سفر کنی
من مانده ام که بی تو، شب ها سحر کنم !
تو رفته ای که عشق من از سر به در کنی
من مانده ام که عشق تو را، تاج سر کنم !
روزی که پیک مرگ، مرا می برد به گور
من شب چراغ عشق تو را ، نیز می برم
عشق تو نور عشق تو عشق بزرگ توست
خورشید جاودانی دنیای دیگرم
۱۲.۵k
۱۶ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.