گاه آن کس که درین دیر مکان می خواهد
گاه آن کس که درین دیر مکان میخواهد
یک گنهکار فراریست امان میخواهد
گاه آن کس که به رفتن چمدان میبندد
رفتنی نیست، دو چشم نگران میخواهد
قصهی دست من و موی تو هم طولانی ست
وصف آن بیشتر از عمر زمان میخواهد
عاشقی بار کمی نیست کمر میشکند
خودکشی کار کمی نیست توان میخواهد
چشم من گاه در آیینه تو را میبیند
هر که هر چیز که گم کرده همان میخواهد
این که هر کار کنم باز کمت دارم را
عقل پنهان شده و قلب عیان میخواهد
بر سر عهد گران هستم و تنها ماندم
کار سختی ست ولی قلب چنان میخواهد....
یک گنهکار فراریست امان میخواهد
گاه آن کس که به رفتن چمدان میبندد
رفتنی نیست، دو چشم نگران میخواهد
قصهی دست من و موی تو هم طولانی ست
وصف آن بیشتر از عمر زمان میخواهد
عاشقی بار کمی نیست کمر میشکند
خودکشی کار کمی نیست توان میخواهد
چشم من گاه در آیینه تو را میبیند
هر که هر چیز که گم کرده همان میخواهد
این که هر کار کنم باز کمت دارم را
عقل پنهان شده و قلب عیان میخواهد
بر سر عهد گران هستم و تنها ماندم
کار سختی ست ولی قلب چنان میخواهد....
۹۸۲
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.