زال و رودابه
#زال_و_رودابه
#شاهنامه
نخستین دیدار
درحالی که زال و رودابه برای نخستین دیدار ناشکیبا بودند، زال شب هنگام به دیدار رودابه میرود و با طناب از دیوار کاخ رودابه بالا رفته و او را در کنار خود میبیند.
در اینجا فردوسی بزرگ با یک بیت نهانی به رابطهٔ میان ایشان اشاره میکند:
همی بود بوس و کنار و نبید
مگر شیر کو گور را نشکرید
پس از آن که زال از رودابه جدا میشود شب و روز و آرام و خواب ندارد و پیوسته در پی آماده کردن پیش نیازهای این پیوند است. نخست نامهای به پدر مینویسد و به او یاد آور میشود که هنگام زن گرفت او است و در دنباله دخت مهراب را بعنوان جفت درخور خود به پدر نشانی میدهد. لیکن سام که میداند او رودابه دختر مهراب و از نبیرگان آژی دهاک (ضحاک) است زال را از این کار باز میدارد و به او یاد اور میشود که منوچهر شاه هرگز از این پیوند خرسند نخواهد شد. به اصرار زال، سام خودش به سوی دربار به راه میافتد تا این مشکل را با شاه درمیان بگذارد. پیش از رسیدن سام به دربار شاه از این موضوع آگاه میشود و برای آنکه میزان وفاداری سام را بسنجد به او فرمان میدهد تا به کابل بتازد و آن شهر را در هم بکوبد و مهراب و خانواده اش را از میان بردارد. سام هم بی آنکه خواسته اش را بازگوید به فرمان شاه به سوی کابل به راه میافتد. در بیرون شهر کابل خبر به زال میرسد و او میگوید هرکس که میخواهد کابل را بگیرد باید نخست من را از میان بردارد و در نامهای از سام میخواهد که میان او و شاه میانجی شود و به سام یادآوری میکه او بخاطر دور افکندن زال به او بدهکار است. سام هم نامهای مینویسد و خواستهٔ زال را در آن نامه برای شاه مینگارد و نامه را بدست زال میدهد تاخود زال آن نامه را دربار ببرد. در این هنگام سام هم کابل را محاصره میکند ولی به زال پیمان میدهد که به آن حمله نکند.
دربار منوچهر
زال به دربار شاه میرود و شاه با کمک ستاره شناسان از آیندهٔ این پیوند و فرزندی که از ایشان پدید خواهد آمد اطمینان حاصل میکند. ستاره شناسان به او میگویند که فرزندی از ایشان پدید خواهد آمد که مرزبان ایران زمین خواهد شد. شاه نیز زال را به راههای گوناگون میآزماید تا دانش و هوش او نزد شاه و همگان آشکار شود
ادامه...
#شاهنامه
نخستین دیدار
درحالی که زال و رودابه برای نخستین دیدار ناشکیبا بودند، زال شب هنگام به دیدار رودابه میرود و با طناب از دیوار کاخ رودابه بالا رفته و او را در کنار خود میبیند.
در اینجا فردوسی بزرگ با یک بیت نهانی به رابطهٔ میان ایشان اشاره میکند:
همی بود بوس و کنار و نبید
مگر شیر کو گور را نشکرید
پس از آن که زال از رودابه جدا میشود شب و روز و آرام و خواب ندارد و پیوسته در پی آماده کردن پیش نیازهای این پیوند است. نخست نامهای به پدر مینویسد و به او یاد آور میشود که هنگام زن گرفت او است و در دنباله دخت مهراب را بعنوان جفت درخور خود به پدر نشانی میدهد. لیکن سام که میداند او رودابه دختر مهراب و از نبیرگان آژی دهاک (ضحاک) است زال را از این کار باز میدارد و به او یاد اور میشود که منوچهر شاه هرگز از این پیوند خرسند نخواهد شد. به اصرار زال، سام خودش به سوی دربار به راه میافتد تا این مشکل را با شاه درمیان بگذارد. پیش از رسیدن سام به دربار شاه از این موضوع آگاه میشود و برای آنکه میزان وفاداری سام را بسنجد به او فرمان میدهد تا به کابل بتازد و آن شهر را در هم بکوبد و مهراب و خانواده اش را از میان بردارد. سام هم بی آنکه خواسته اش را بازگوید به فرمان شاه به سوی کابل به راه میافتد. در بیرون شهر کابل خبر به زال میرسد و او میگوید هرکس که میخواهد کابل را بگیرد باید نخست من را از میان بردارد و در نامهای از سام میخواهد که میان او و شاه میانجی شود و به سام یادآوری میکه او بخاطر دور افکندن زال به او بدهکار است. سام هم نامهای مینویسد و خواستهٔ زال را در آن نامه برای شاه مینگارد و نامه را بدست زال میدهد تاخود زال آن نامه را دربار ببرد. در این هنگام سام هم کابل را محاصره میکند ولی به زال پیمان میدهد که به آن حمله نکند.
دربار منوچهر
زال به دربار شاه میرود و شاه با کمک ستاره شناسان از آیندهٔ این پیوند و فرزندی که از ایشان پدید خواهد آمد اطمینان حاصل میکند. ستاره شناسان به او میگویند که فرزندی از ایشان پدید خواهد آمد که مرزبان ایران زمین خواهد شد. شاه نیز زال را به راههای گوناگون میآزماید تا دانش و هوش او نزد شاه و همگان آشکار شود
ادامه...
۲.۵k
۱۸ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.