بسم الله الرحمن الرحیم

« بسم الله الرحمن الرحیم»

بدون حرف اه افتادم سمت رستوران ....چون نمی خواستم دوباره به چراغ قرمز بخوریم از کوچه ها شروع کردم به رفتن ... به خاطره همین ساعت هشت و چهل و پنج دیقه رسیدیم .... زیادم دیر نرسیدیماااا
مث همیشه دنج ترین جارو کیشکا رزرو کرده بود .... رفتیم نشستیم
گارسون اومد تا سفارش رو بگیره....
گارسون -روز بخیر ... خوش امدیدن ... چی میل دارین خانوم ها ؟
کاشی- مث همیشه جوجه بریون با برنج
مثی - برا منم همین منتها بدون برنج
گارسون ‍- و شما خانوم؟
-اسپاگتی
وقتی گارسون لششو برد کیشکا گف
کاشی- مثی هنوز اون رژیم مسخرتو داری؟
مثی - اولا برا شام برنج نمی خورن سنگینه دوما تو به رژیم من چی کار داری ؟
کاشی- کم نطق کن برا من
مثی - برو بابا ... خر
چقد زر زر می کنن این دوتا ولی خودمنیما چقد خومشل کردن اینا
کیشکا=(یه مانتو خاکی تا بالای زانوش که زیرش به صورت یه نوار پهن گل های ریز صورتی داره با یه ساپورت کلفت صورتی جیغ و شال ستش یه کفش لژ پنج سانت خاکی هم پوشیده بود با یه کیف ست کفشش موهای قهوای شم فرق کج ریخته تو صورتش ... دور چشای طوسیشم یه خط چش نازک کشیده و یه رژ صورتی جیغ زده با یه ریمل معلوم نیس چن بار ریمل زده که داره ازش چیکه میکنه خله دختره )
محدثه=(یه مانتو ی نخی به حالت پانچو بدون دگمه... آب رنگی که رنگ آبی نفتیش و زردش بیشتر تو چشمه .....دور مانتوشم یه نوار سفید هم داش لبه ی استین سه ربش هم یه نوار پهن سفید بود با یه ساپورت آبی نفتی چون مانتو دگمه نداشت و جلوش باز بود یه آستین کوتاه نخی گشاد زرد تایه وجب زیر شکمش که اسپورت بود و پوشیده بود با یه کفش اسپورت مخمل سه سانت ...و کیف مخمل آبی نفتیش موهای قهوای شو فرق وسط وا کرده بود و دورچشای قهوای میشیش هم یه خط چش سرمه ای کشیده بود که چشای گربه ایشو گربه ای تر کرده بود یه ریمل سرمه ای هم زده بود با یه رژ صورتی کمرنگ )