اتحاد نوری حضرت امیر المومنین علیه السلام با حضرت پیامبر
اتحاد نوری حضرت امیر المومنین علیه السلام با حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله
سید بن طاووس رضوان الله علیه به نقل از جلد دوم کتاب دلائل الامامة طبری شیعی رضوان الله علیه که امروزه مفقود است نقل کرده است:
ربیع بن کامل، پسرعموی فضل بن ربیع از او نقل می کند: گویا منصور دوانیقی قبل از ریاست بسیار وابسته و علاقمند به امام جعفر صادق علیه السلام بود. (برای ظاهرسازی و عوامفریبی ) میگوید: در دوران حکومت مروان حمار، از امام جعفر صادق علیه السلام در باره سجده شکری که امیر المومنین علیه السلام انجام داد پرسیدم که سبب آن چه چیزی بود؟ پس او از پدرش امام محمد بن علی علیه السلام، و او از پدرش امام علی بن الحسین علیهما السلام، و او از پدرش امام حسین علیه السلام و او از پدرش علی بن ابی طالب علیهما السلام مرا حدیث نمود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را برای کاری به جایی فرستادند. پس او به آزمایشی نیکو و زحمتی زیاد دچار گشت. وقتی از سفرش بازگشت، یک سره به سوی مسجد النبی رفت؛ درحالی که پیامبر صلی الله علیه و آله هم برای نماز خواندن به آنجا رفته بودند و با او نماز گذارد. وقتی از نمازش فارغ شد، به سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رفت. پس رسول خدا صلی الله علیه و آله او را در آغوش گرفته و از او در باره سیر و سفر و کارهایی که در آن انجام داده بود پرسیدند. امیر المومنین علیه السلام وقایع را به ایشان خبر میداد و خطوط پیشانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از روی خوشحالی به آن چه نقل میکرد، میدرخشید. پس وقتی تمام ماجرا را نقل کرد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به وی فرمودند: ای ابو الحسن، آیا نمیخواهی تو را مژدهای بدهم؟ امیر المومنین علیه السلام عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت باد! چه بسیار خبرهایی که شما به آن بشارت دادهاید. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هنگام زوال ظهر، جبرئیل علیه السلام بر من فرود آمده و به من گفت: ای محمد! این پسر عمویت علی است که بر تو وارد میشود، و خداوند عز و جل مسلمانان را به وسیله او آزمایش بسیار نیکویی کرد و به درستی که او چنین و چنان انجام داده است. پس آن چه را تو به من خبر دادی، او برای من نقل کرد و به من گفت: ای محمد! همانا کسانی از فرزندان حضرت آدم علیه السلام نجات پیدا کردند که ولایت شیث علیه السلام پسر حضرت آدم علیه السلام، جانشین پدرش را پذیرفتند؛ و جناب شیث علیه السلام خودش به پدرش حضرت آدم علیه السلام نجات یافت و حضرت آدم علیه السلام به خدا رهایی یافت. ای محمد! و هر کس ولایت سام علیه السلام پسر حضرت نوح علیه السلام، جانشین پدرش نوح علیه السلام را پذیرفت، به وسیله سام علیه السلام نجات یافت و خود سام علیه السلام به نوح علیه السلام، و نوح به خداوند تعالی نجات یافت. ای محمد! و هر کس ولایت حضرت اسماعیل علیه السلام پسر حضرت ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام، جانشین پدرش ابراهیم را پذیرفت، به اسماعیل نجات یافت و اسماعیل علیه السلام فرزندش به حضرت ابراهیم علیه السلام، و حضرت ابراهیم به خدای متعال نجات یافت. ای محمد! و هر کس ولایت یوشع بن نون علیه السلام جانشین حضرت موسی علیه السلام را پذیرفت، به یوشع علیه السلام نجات یافت و یوشع به خودش به موسی علیه السلام، و موسی به خداوند عز و جل نجات یافت. ای محمد! و هرکس ولایت شمعون الصفا علیه السلام جانشین حضرت عیسی علیه السلام را پذیرفت، به شمعون علیه السلام نجات یافت و شمعون به عیسی علیه السلام، و عیسی به خدای تعالی نجات یافت. ای محمد! و هر کس ولایت علی علیه السلام که وزیر تو در زندگانیت، و جانشین تو در هنگام درگذشتت است را پذیرفت، به علی علیه السلام نجات یافت و علی علیه السلام به تو، و توبه خدای عز و جل نجات یافتی. ای محمد! همانا خدای عز و جل تو را بزرگ همه پیامبران، و علی علیه السلام را بزرگ و بهتر از همه جانشینان قرار داد، و امامان و پیشوایان را از نسل شما دو نفر قرار داد تا او زمین و هر که بر روی آن است را ارث ببرد. پس علی علیه السلام به سجده افتاد و برای شکر خدای متعال شروع به بوسیدن زمین کرد. و به درستی که خداوند عز و جل حضرات محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را چهارده هزار سال قبل از آفرینش حضرت آدم علیه السلام به صورت شبح و کالبدهایی آفرید، که او - سبحانه و تعالی - را در مقابل عرش تسبیح و تمجید و تهلیل میکردند. پس آنان را به صورت نوری قرار داد و ایشان را در پشت مردانی نیکوکار، ورحمهایی نیکو و پاکیزه از عصری به عصر دیگر منتقل میکرد. وقتی خدای عز و جل اراده کرد که فضیلت و برتری آنان را برای ما روشن سازد و جایگاه ایشان را به ما معرفی کند و حقوقشان را بر ما واجب گرداند، آن نور را گرفت و به دو بخش تقسیم کرد، نیمی را در پشت عبد الله علیه و پسر عب
سید بن طاووس رضوان الله علیه به نقل از جلد دوم کتاب دلائل الامامة طبری شیعی رضوان الله علیه که امروزه مفقود است نقل کرده است:
ربیع بن کامل، پسرعموی فضل بن ربیع از او نقل می کند: گویا منصور دوانیقی قبل از ریاست بسیار وابسته و علاقمند به امام جعفر صادق علیه السلام بود. (برای ظاهرسازی و عوامفریبی ) میگوید: در دوران حکومت مروان حمار، از امام جعفر صادق علیه السلام در باره سجده شکری که امیر المومنین علیه السلام انجام داد پرسیدم که سبب آن چه چیزی بود؟ پس او از پدرش امام محمد بن علی علیه السلام، و او از پدرش امام علی بن الحسین علیهما السلام، و او از پدرش امام حسین علیه السلام و او از پدرش علی بن ابی طالب علیهما السلام مرا حدیث نمود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را برای کاری به جایی فرستادند. پس او به آزمایشی نیکو و زحمتی زیاد دچار گشت. وقتی از سفرش بازگشت، یک سره به سوی مسجد النبی رفت؛ درحالی که پیامبر صلی الله علیه و آله هم برای نماز خواندن به آنجا رفته بودند و با او نماز گذارد. وقتی از نمازش فارغ شد، به سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رفت. پس رسول خدا صلی الله علیه و آله او را در آغوش گرفته و از او در باره سیر و سفر و کارهایی که در آن انجام داده بود پرسیدند. امیر المومنین علیه السلام وقایع را به ایشان خبر میداد و خطوط پیشانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از روی خوشحالی به آن چه نقل میکرد، میدرخشید. پس وقتی تمام ماجرا را نقل کرد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به وی فرمودند: ای ابو الحسن، آیا نمیخواهی تو را مژدهای بدهم؟ امیر المومنین علیه السلام عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت باد! چه بسیار خبرهایی که شما به آن بشارت دادهاید. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هنگام زوال ظهر، جبرئیل علیه السلام بر من فرود آمده و به من گفت: ای محمد! این پسر عمویت علی است که بر تو وارد میشود، و خداوند عز و جل مسلمانان را به وسیله او آزمایش بسیار نیکویی کرد و به درستی که او چنین و چنان انجام داده است. پس آن چه را تو به من خبر دادی، او برای من نقل کرد و به من گفت: ای محمد! همانا کسانی از فرزندان حضرت آدم علیه السلام نجات پیدا کردند که ولایت شیث علیه السلام پسر حضرت آدم علیه السلام، جانشین پدرش را پذیرفتند؛ و جناب شیث علیه السلام خودش به پدرش حضرت آدم علیه السلام نجات یافت و حضرت آدم علیه السلام به خدا رهایی یافت. ای محمد! و هر کس ولایت سام علیه السلام پسر حضرت نوح علیه السلام، جانشین پدرش نوح علیه السلام را پذیرفت، به وسیله سام علیه السلام نجات یافت و خود سام علیه السلام به نوح علیه السلام، و نوح به خداوند تعالی نجات یافت. ای محمد! و هر کس ولایت حضرت اسماعیل علیه السلام پسر حضرت ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام، جانشین پدرش ابراهیم را پذیرفت، به اسماعیل نجات یافت و اسماعیل علیه السلام فرزندش به حضرت ابراهیم علیه السلام، و حضرت ابراهیم به خدای متعال نجات یافت. ای محمد! و هر کس ولایت یوشع بن نون علیه السلام جانشین حضرت موسی علیه السلام را پذیرفت، به یوشع علیه السلام نجات یافت و یوشع به خودش به موسی علیه السلام، و موسی به خداوند عز و جل نجات یافت. ای محمد! و هرکس ولایت شمعون الصفا علیه السلام جانشین حضرت عیسی علیه السلام را پذیرفت، به شمعون علیه السلام نجات یافت و شمعون به عیسی علیه السلام، و عیسی به خدای تعالی نجات یافت. ای محمد! و هر کس ولایت علی علیه السلام که وزیر تو در زندگانیت، و جانشین تو در هنگام درگذشتت است را پذیرفت، به علی علیه السلام نجات یافت و علی علیه السلام به تو، و توبه خدای عز و جل نجات یافتی. ای محمد! همانا خدای عز و جل تو را بزرگ همه پیامبران، و علی علیه السلام را بزرگ و بهتر از همه جانشینان قرار داد، و امامان و پیشوایان را از نسل شما دو نفر قرار داد تا او زمین و هر که بر روی آن است را ارث ببرد. پس علی علیه السلام به سجده افتاد و برای شکر خدای متعال شروع به بوسیدن زمین کرد. و به درستی که خداوند عز و جل حضرات محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را چهارده هزار سال قبل از آفرینش حضرت آدم علیه السلام به صورت شبح و کالبدهایی آفرید، که او - سبحانه و تعالی - را در مقابل عرش تسبیح و تمجید و تهلیل میکردند. پس آنان را به صورت نوری قرار داد و ایشان را در پشت مردانی نیکوکار، ورحمهایی نیکو و پاکیزه از عصری به عصر دیگر منتقل میکرد. وقتی خدای عز و جل اراده کرد که فضیلت و برتری آنان را برای ما روشن سازد و جایگاه ایشان را به ما معرفی کند و حقوقشان را بر ما واجب گرداند، آن نور را گرفت و به دو بخش تقسیم کرد، نیمی را در پشت عبد الله علیه و پسر عب
۷.۴k
۱۰ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.