نجوای عشق پارت ۵۲
کوک:بعد با اون دستت میخوای چیکارم کنی من:یدونه با آرنج میزنم تو کلت😐 بعد جونگ کوک دستشو برد چونمو گرفت سرمو برگردوند طرف خودش بعد لباشو گذاشت رو لبام و لبامو مک میزد و میخورد بعد چند دقیقه جدا شد و سرشو برد پایین سمت پایین گوشم اونجارو میبوسید بعد میرفت پایین تر سمت گردنم کوک:نایکا من:هوم کوک:عاشقتم داری هر لحظه دیوونه ترم میکنه بعد یکمتکون خوردم و برگشتم طرفش یکم رفتم جلو تر و لبامو گذاشتم رو لباش محکم لباهمو مک میزدیم اونم همراهی میکرد و لبا همدیگرو وحشیانه میبوسیدیم خودمم گاز میگرفتم اونم گاز میگرفت بعد صورتمو بردم عقب اونم اومد جلو که در زدن کوک:چرا هر وقت من میام ببوسم یکی میاد (نویسنده مرض دارد☺😂😂🤣🤣) کوک:ولش کن اگه فکر کنه نیستیم شاید بره من:اوهوم بعد اونم اومد لباشو گذاشت رو لبام و لبامو مثل خودم میخورد و گاز میگرفت منم همینطور بعد جدا شدیم کوک:بزار ببینم از تو چشمی کیه من:خیله خوب رفت از تو چشمی نگاه کرد کوک:همون دخترس من:تو بیا اینور برو پشت در کوک:ولی تو حالت خوب نیست من:نه من باید پدر اینو در بیارم پاشدم در و باز کردم من:جانم گفت جونگ کوک هست من:ببین دختر جون اون روی منو بالانیار نخیر نیستن گفت کجان من:رفت ماموریت حالا حالا هام برنمیگرده بعدشم چرا دست از سرش برنمیداری اون الان زن داره میفهمی کوک:😍😂 گفت زن داره من:بله دو هفته ای میشه☺ گفت پس تو تو خونش چیکار میکنی من:اسگل زنش منم کپ کرد گفت تو زنشی دروغ میگی من:دروغ میگم (حالا یه جوری باید حلقه نشونش بدم😐😂🤣🤣) یکی از انگوشترای تو دست جونگ کوک و دیدم من:بده بده اون یکیو جان من کوک:خیله یدونه از انگوشتراشو داد بهم کردم تو دستم من:بیا اینم مدرک دختره کپ کرده بود و منم از درد به زور خودمو نگه داشتم دختره اومد دست بزنه من:دست به من بزنی پارت میکنما دختره دویید رفت با گریه منم بعد همون در و بستم و با دردی که داشتم جونگ کوک جلوم بود که از درد داشتم میوفتادم که گرفتم من:آه دستمووگذاشتم رو سینم و مشت کردم کوک:نایکا نایکا خوبی بعد گذاشتم رو مبل کوک:گفتم راه نرو گوش ندادی من:باید یجوری دکش میکردم میرفت یا نه بعد سرمو گذاشتم رو شونش کوک:اون انگوشترم مال تو به دستت میاد چون من خودم یدونه دیگه دارم من:یعنی نمیخوایش کوک:نه چون دیدم تو دست تو خوشگل تره من:اینه چشمام ازش مراقبت میکنم کوک:آفرین و اگر گمش کنی خونت پا خودت😏 شوخی کردم فدای سرت یدونه دیگه برات میخرم😂😍😂 من:اوه از کی تاحالا رحم و مروت سرت میشه🙂😂 کوک:نخیر من وقتی پیش توام از اون چیزی که هستم بدترم😈 من:اوه گرگ درنده یگم زیر چشی با نیش خند شیطانی برو(ددش سکته میکنی😂😂😂😐) کوک:بکنم من:اوهوم میخوام بدونم چقدر خطرناک و شیطانی👿😈👻
۱۱.۰k
۲۶ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.