فیک تهکوک آخرین شب باتو. پارت۱
جونگ کوک : آروم توی ساحل قدم میزدم دلم گرفته بود امواج ساحل توسط دریا شن هارو نمناک میکرد ،ماه درخشان دریا رو روشن جلوه میداد همین طور قدم میزدم و تو افکارم بودم، که با کسی برخورد کردم و روی شن های ساحل که توسط امواج دریا نمناک شده بودند افتادم
(علامت تهیونگ *) (علامت جونگ کوک +)
+ببخشید ح..حواسم نبود
*اشکالی نداره بلند شو
+اون پسر کمکم کرد بلند شم، اون خیلی زیبا بود چشمای براقش لب های کوچیکش،از زیباییش محو چشماش شدم که با حرفی که زد از فکر و خیالم بیرون اومدم
*اسمت چیه؟
+م..من جونگ کوکم
*منم تهیونگم
*میخوای باهم دوست بشیم؟
+ن.. نمیدونم
*بیا یکم دیگه قدم بزنیم و بعدش بریم کلبه من
+ب...باشه
تهیونگ و جونگ کوک در کنار دریا درحال قدم زدن بودن
تو این چند دقیقه، تهیونگ هم محو زیبایی آن پسر شده بود
که با حرف تهیونگ سکوت بینشون شکسته شد
*دیگه دیر وقته بهتره بریم،کلبه من همین نزدیکی هاست
+......
بعد کمی راه رفتن بلاخره به کلبه مورد نظرشون رسیدن
*خب رسیدیم
+بعد از اینکه رسیدیم،داخل کلبه شدیم اون کلبه مثل یه قصر، رویایی و زیبا بود
(بعد از غداخوردن)
*بهتره بریم بخوابیم
دست جونگ کوک رو گرفتم و به به سمن اتاق رفتیم
*من میرم یه دوش بگیرم زود برمیگردم
+ب..باشه
(فلش بک به بعد حموم رفتن تهیونگ )
+تهیونگ حدود نیم ساعته حمومه ... بلاخره اومد
+اومدی
*اره
( اسمات) اگر دوست نداری نخون🔞
+وقتی از حموم اومد بیرون چشمم به اون بدن سکسیش افتاد و لرزشی رو توی بدنم حس کردم وتحریک شدم و عرق کردم
تهیونگ باحوله به سمتش رفت و اونو بین خودش و دیوار حبس کرد لب هاشو به لب های پسر چسبوند اونارو مک زد و رفت سراغ گردنش و روش کیس مارک های وحشتناکی گزاشت و دوباره به لباش حمله ور شد و اونارو وحشیانه مک میزد واز لباش دل کند سمت .....
(علامت تهیونگ *) (علامت جونگ کوک +)
+ببخشید ح..حواسم نبود
*اشکالی نداره بلند شو
+اون پسر کمکم کرد بلند شم، اون خیلی زیبا بود چشمای براقش لب های کوچیکش،از زیباییش محو چشماش شدم که با حرفی که زد از فکر و خیالم بیرون اومدم
*اسمت چیه؟
+م..من جونگ کوکم
*منم تهیونگم
*میخوای باهم دوست بشیم؟
+ن.. نمیدونم
*بیا یکم دیگه قدم بزنیم و بعدش بریم کلبه من
+ب...باشه
تهیونگ و جونگ کوک در کنار دریا درحال قدم زدن بودن
تو این چند دقیقه، تهیونگ هم محو زیبایی آن پسر شده بود
که با حرف تهیونگ سکوت بینشون شکسته شد
*دیگه دیر وقته بهتره بریم،کلبه من همین نزدیکی هاست
+......
بعد کمی راه رفتن بلاخره به کلبه مورد نظرشون رسیدن
*خب رسیدیم
+بعد از اینکه رسیدیم،داخل کلبه شدیم اون کلبه مثل یه قصر، رویایی و زیبا بود
(بعد از غداخوردن)
*بهتره بریم بخوابیم
دست جونگ کوک رو گرفتم و به به سمن اتاق رفتیم
*من میرم یه دوش بگیرم زود برمیگردم
+ب..باشه
(فلش بک به بعد حموم رفتن تهیونگ )
+تهیونگ حدود نیم ساعته حمومه ... بلاخره اومد
+اومدی
*اره
( اسمات) اگر دوست نداری نخون🔞
+وقتی از حموم اومد بیرون چشمم به اون بدن سکسیش افتاد و لرزشی رو توی بدنم حس کردم وتحریک شدم و عرق کردم
تهیونگ باحوله به سمتش رفت و اونو بین خودش و دیوار حبس کرد لب هاشو به لب های پسر چسبوند اونارو مک زد و رفت سراغ گردنش و روش کیس مارک های وحشتناکی گزاشت و دوباره به لباش حمله ور شد و اونارو وحشیانه مک میزد واز لباش دل کند سمت .....
۱.۹k
۱۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.