سناریو درخواستی:)
وقتی شب میان داخل اتاقت و میبینن به پنجره زل زدی و آروم گریه میکنی بعد اینکه اومدن میگی میشه بغلت کنم؟(عضو هشتم)
نامجون:
-اوهوم.. ولی یادت باشه هر وقت امادگی داشتی بهم بگو چی شده خوشگلم
جین:"به معنی تایید سر تکون میده و بغلت میشینه و سرتو نوازش میکنه"
یونگی:"بی سر و صدا بغل دستت میشینه و تورو توی بغل گرم و نرمش میگیره"
"تو و یونگی اونشب اصلا نخوابیدید و فقط باهم درد دل کردین و اون شب بود که تو برای اولین بار اشک های یونگی رو دیدی:)"
جیهوپ:"وقتی تورو توی اون حال میبینه سعی میکنه بخندونتت اما فقط خودش خبر داره که چقدر ناراحت شده بخاطر اینکه گریه کردی"
جیمین:"با دو فنجون قهوه میاد پیشت چون میدونه هر وقت بارون میاد توهم همراه ابرا گریه میکنی"
-"بغل دستت میشینه و قهوه هارو کنار میزاره و بغلت میکنه"
-هر وقت حالت خوب شد بگو قهوه هارو با موچی مورد علاقت بخوریم دارلینگ
تهیونگ:"میاد و دستتو میگیره و بهت میگه اماده شی تا برین بیرون"
-"وقتی رفتین بیرون وسط خیابون بغلت میکنه و دوره های سختی که باهم گزروندین رو دوره میکنه"
جونگکوک:" سرتو روی قفسه سینش تکیه میده و اروم برات اهنگ میخونه تا اروم شی"
در انتظار کمی حمایت؟:)
نامجون:
-اوهوم.. ولی یادت باشه هر وقت امادگی داشتی بهم بگو چی شده خوشگلم
جین:"به معنی تایید سر تکون میده و بغلت میشینه و سرتو نوازش میکنه"
یونگی:"بی سر و صدا بغل دستت میشینه و تورو توی بغل گرم و نرمش میگیره"
"تو و یونگی اونشب اصلا نخوابیدید و فقط باهم درد دل کردین و اون شب بود که تو برای اولین بار اشک های یونگی رو دیدی:)"
جیهوپ:"وقتی تورو توی اون حال میبینه سعی میکنه بخندونتت اما فقط خودش خبر داره که چقدر ناراحت شده بخاطر اینکه گریه کردی"
جیمین:"با دو فنجون قهوه میاد پیشت چون میدونه هر وقت بارون میاد توهم همراه ابرا گریه میکنی"
-"بغل دستت میشینه و قهوه هارو کنار میزاره و بغلت میکنه"
-هر وقت حالت خوب شد بگو قهوه هارو با موچی مورد علاقت بخوریم دارلینگ
تهیونگ:"میاد و دستتو میگیره و بهت میگه اماده شی تا برین بیرون"
-"وقتی رفتین بیرون وسط خیابون بغلت میکنه و دوره های سختی که باهم گزروندین رو دوره میکنه"
جونگکوک:" سرتو روی قفسه سینش تکیه میده و اروم برات اهنگ میخونه تا اروم شی"
در انتظار کمی حمایت؟:)
۲۷.۹k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.