حوصله کن آبروی جهانم

حوصله کن آبروی جهانم
که بی‌شرمیِ این روزگار.. همیشه نمی‌ماند

نازنینم
این روزهای دردآلود
محکوم به عافیت‌اند.. و
زخم‌ها با مرهمِ عشق اگر پانسمان شوند،
تبدیل به خاطره می‌گردند در تقویمِ روزهایی
که بر دلداگی ثابت قدم ماندیم..

جانِ جهانم.. حوصله کن..
که تاریخِ درد لاجرم می‌گذرد.. و
فردا که از راه برسد،
امروز، خیلی وقتِ پیش، گذشته است..

می‌دانی..
عزیز کردۀ خدا که باشی،
روزگارِ نظر تنگ
همیشه پای درد را به میان می‌کشد.. اما
دستِ عشق وقتی رو بشود،
خدا هم معجزه‌اش را
از آستینِ صبر در می‌آورد.. و
پای درد به ناچار بریده می‌شود..

حوصله کن..
که اعجازِ خدا
همیشه خارج از دیدِ ماست..
کافی فقط این است که ایمان داشته باشیم...

#حمیدرضا_هندی
۹۶.۱۰.۰۵


صمیمانه ممنون‌تان هستم که‌
در صورت بازنشر
نام نویسنده را فراموش نمی‌کنید...
دیدگاه ها (۵)

تو،نه در فلورانسخوشبخت خواهی شدنه در پاریس و نه در بارسلونا!...

جمعه دلبر می‌خواهددو فنجان چای می‌خواهداندکی مکث و بعد "دوست...

و خواب دیدنِ تو...آنقدر زیباست‌ که،خدا زودتر از من بالِش بَر...

کارهای نکرده بسیار استدوست باید بدارمت فردادر تو باید به جست...

جراحی درد داره !!!و کدوم آدم عاقلی می ره از یه "" معتاد "" م...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

دختر سابیه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط