روی هر بیت از غزل از تو نشانی داشتم

روی هر بیت از غزل از تو نشانی داشتم
با تو در پایان شعرم گفتمانی داشتم

تا که می خندید لبهایت به شوق بوسه ایی
خط به خط هر غزل طبع روانی داشتم

در شروع و مطلع و تا مقطع هر خنده ایی
از لبانت واژه های بیکرانی داشتم

با نگاهت می سرودم صد غزل تا آسمان
در ورای آسمانت کهکشانی داشتم

بید لرزان نگاهت وقت نقد بوسه ها
می گرفت آرام و از آن ارمغانی داشتم

می کشیدم از تو تصویری به زیر هر غزل
با تو تا پایان شب عیش عیانی داشتم...

#فاطمه_امینی


💫🎋
دیدگاه ها (۱)

جهنم شد جهانم‌ بی تو و دائم پریشانممن از کابوس تنهایی در...

بر هم زدم اين بار پريشانى خود را عاشق شدنِ از سر نادانى خود ...

ﺗﻮ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ ﺑﻪ ﻣﺨﻠﻮﻗﯽ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺵﻣﻨﻢ ﺷﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳ...

از درخت سیب، بادمجان نمی‌آید به دستباد می‌کارید و جز طوفان ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط