گاهگاهی که دلم یادِ تو را می گیرد...
گاهگاهی که دلم یادِ تو را می گیرد...
تک تکِ فاصله ها...
در گذر تلخ زمان می میرند...
در همه جای دلم...
شوق دیدار تو جان می گیرد...
خانه ی تنگ دلم بوی تو را می گیرد...
گاهگاهی که شبی خواب تو را می بینم...
در خیالِ خوشِ خواب...
دست تو را می گیرم...
من برای تو و آن...
خنده ی مستانه ی خوش می میرم...
خسته ام، کاش کنار تو دمی بنشینم...
گاهگاهی که دلم یاد تو را می گیرد...
اشک از چشمان ترم می ریزد...
طاقتم می میرد...
انتظارت روزی...
عاقبت جان مرا می گیرد...
تک تکِ فاصله ها...
در گذر تلخ زمان می میرند...
در همه جای دلم...
شوق دیدار تو جان می گیرد...
خانه ی تنگ دلم بوی تو را می گیرد...
گاهگاهی که شبی خواب تو را می بینم...
در خیالِ خوشِ خواب...
دست تو را می گیرم...
من برای تو و آن...
خنده ی مستانه ی خوش می میرم...
خسته ام، کاش کنار تو دمی بنشینم...
گاهگاهی که دلم یاد تو را می گیرد...
اشک از چشمان ترم می ریزد...
طاقتم می میرد...
انتظارت روزی...
عاقبت جان مرا می گیرد...
۶.۹k
۱۳ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.