پیچکِ پیر
پیچکِ پیر
پاییز را
از بام خانه
پایین میآورد
و رهگذری
یاس اشکها را
از باغِ چشمهایش
با دستهای انتظار
میچیند...
ای رهگذر!
اگر آواز بخوانی
چندان خواهم گریست
که تشنگیِ بهار
میوهی رسیدهی تابستان باشد.
پاییز را
از بام خانه
پایین میآورد
و رهگذری
یاس اشکها را
از باغِ چشمهایش
با دستهای انتظار
میچیند...
ای رهگذر!
اگر آواز بخوانی
چندان خواهم گریست
که تشنگیِ بهار
میوهی رسیدهی تابستان باشد.
۲.۱k
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.