ڪاش مىدانستى چہ شبها با رویاے داشتنت مست شدهام با سايہے خيالت حرف زدهام اما دمدمهاے صبح مثل الكل ، پريدهاے از سرم اما بازهم خيالت دست از سرم بر نمیدارد ..!!
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.