عاشقانه کار بامس قلم زنی کارخودم

شاید آسمان چشمان
خیره شده ی مرا که
میبیند ابرها را روانه
میکند تا شبها نتوانم
ماهم را ببینم.
میخواهم امشب به
آب حوض چشم بدوزم
شاید آسمان چشمان
منتظر مرا که نبیند
دیگر ابرهای باران زای
خود را نفرستد و من قانع
میشوم از دیدن ماه زیبایم
در آب.
شاید اینطور بهتر باشد
چون مهتابم دیگر
اشکهای شوقم را نمیبیند