“اشلو” سردار عربی که قاسم سلیمانی را نجات داد
“اشلو” سردار عربی که قاسم سلیمانی را نجات داد
این روزها نام یک سردار ایرانی را بسیار میشنویم “سردار قاسم سلیمانی” فرمانده نیروی قدس سپاه ایران که شجاعت و درایت او در مبارزه با تروریسم و تکفیر حیرت دوست و دشمن را برانگیخته، مردی که بعنوان قدرتمندترین مرد منطقه از او یاد میشود و سرداری که رسانههای غربی برای بدست اوردن هر خبر یا عکس تازه ای از او حاضرند مبلغ هنگفتی را بپردازند
اما روایتی را که در ادامه خواهید خواند بیانگر یک نکته ظریف ولی عمیقی است که شاید در کمتر کشوری شاهد آن هستیم و آن اتحاد و همدلی بی نظیر ایرانیان است که فارغ از هر گونه تعصبات قومیو قبیله ای و بدور از تفکیک زبانی فارس و عرب، همه تحت لوای پرچم ایران در دفاع از میهن اسلامیمصمم هستند
سردار شهید ” مرتضی جاویدی “ معروف به اشلو ( اشلونک روحنه) از عربهای شیراز بود، جالب است بدانید در بین عربهای ایران نزدیک ترین لهجه به عربی عربخانه لهجه عربهای شیراز است، در چند مورد که توفیق مکالمه با عزیزان عرب این منطقه به من دست داد شباهت لهجه کاملا برایم مشهود بود و به راحتی میتوانستیم با یکدیگر با زبان عربی به صحبت بپردازیم
در بین انبوه خبرهایی که هر روز از سردار قاسم سلیمانی در رسانهها و بخصوص فضای مجازی منتشر میشود این روایت که در سایت شبکه خبر درج شده بود برایم جالب بود و باز نشر آن را خالی از لطف ندیدم
مردی که قاسم سلیمانی را نجات داد
در عملیات کربلای ۵، «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در محاصرهی دشمن گیر میکند. با بیسیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه میگوید: «عراقیها ما رو محاصره کردن. تو چند متریمون هستن… بعید میدونم کسی از ما زنده بمونه… دیدار به قیامت»
سردار اسدی فرمانده لشکر المهدی در محور کناری لشکر ثارالله بی سیم را برمیدارد و میگوید: «قاسم! قاسم! جعفر!» جواب میدهد: «جعفر به گوشم!» میگوید: «اشلو رو برات میفرستم.» جواب میدهد:«هر کاری میکنی زودتر جعفر جان!»
"مرتضی جاویدی" فرمانده گردان فجر لشکر المهدی که معروف به اشلو بود به همراه نیروهایش خود را به پشت نهر جاسم در محدودهی پنج ضلعی میرساند. با نیروهای عراقی درگیر میشود و میتواند محاصرهی آنها را بشکند و دشمنان را به عقب براند و بچههای لشکر ثارالله از محاصرهی دشمن بیرون بیایند
معروف به "اشلو"
مرتضی جاویدی بین عراقیها معروف شده بود به اشلو! از بس که خودش را به سنگرهایشان میرسانده و به عربی باهاشان صحبت میکرده و میگفته: «اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! بعد که میرفته، میفهمیدهاند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آنها اطلاعات منطقه را بگیرد. از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند
آنها هر چند وقت یکبار در رادیوشان بلوف میزدند که «اشلو» را کشتهایم. اشلو مخفف «ان شی لونک» بود، به معنی حال و روزت چطور است؟!
تنها فرماندهی که امام پیشانیاش را بوسید
مرتضی جاویدی درعملیاتی سخت و طاقت فرسا به نام والفجر2، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصرهی دشمن مقاومت جانانهای میکند
در حالی که 4 شب و 3 روز در 40 کیلومتری خاک عراق با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب عقب نشینی میدهد، او پشت بیسیم میگوید که قصه احد در تاریخ برای بار دیگر تکرار نخواهد شد و ما تنگه را ترک نمیکنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم میشناسند
بعد از عملیات والفجر ۲ فرماندهان جنگ به محضر امام میروند. محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات میدهند و به رشادت و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره میکنند. امام با شنیدن سخنان صیاد از جا برمیخیزد و تمام قد میایستد و شهید جاویدی را در بغل میگیرد. همهی نگاهها به امام بود و لبهای مبارکشان که بر پیشانی مرتضی مینشیند و مرتضی در حالی که اشک میریخته است، شروع به بوسیدن دست و بازو و صورت امام میکند
ادای احترام صیاد شیرازی به اشلو
صیادشیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را میگیرد تا میرسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان
همراهان صیاد میگویند از فاصلهی ۵۰ متری مزار، از ماشین پیاده میشود
لباسش را مرتب میکند و با احترام کامل نظامیبا قدم آهسته به سمت مزار میرود و آنجا دست راست را به گوشهی کلاه نظامیمیچسباند و فاتحه میخواند
در رابطه با زندگی این سردار شهید، کتاب «تپه جاویدی و راز اشلو» به قلم «اکبر صحرایی» موجود میباشد
این روزها نام یک سردار ایرانی را بسیار میشنویم “سردار قاسم سلیمانی” فرمانده نیروی قدس سپاه ایران که شجاعت و درایت او در مبارزه با تروریسم و تکفیر حیرت دوست و دشمن را برانگیخته، مردی که بعنوان قدرتمندترین مرد منطقه از او یاد میشود و سرداری که رسانههای غربی برای بدست اوردن هر خبر یا عکس تازه ای از او حاضرند مبلغ هنگفتی را بپردازند
اما روایتی را که در ادامه خواهید خواند بیانگر یک نکته ظریف ولی عمیقی است که شاید در کمتر کشوری شاهد آن هستیم و آن اتحاد و همدلی بی نظیر ایرانیان است که فارغ از هر گونه تعصبات قومیو قبیله ای و بدور از تفکیک زبانی فارس و عرب، همه تحت لوای پرچم ایران در دفاع از میهن اسلامیمصمم هستند
سردار شهید ” مرتضی جاویدی “ معروف به اشلو ( اشلونک روحنه) از عربهای شیراز بود، جالب است بدانید در بین عربهای ایران نزدیک ترین لهجه به عربی عربخانه لهجه عربهای شیراز است، در چند مورد که توفیق مکالمه با عزیزان عرب این منطقه به من دست داد شباهت لهجه کاملا برایم مشهود بود و به راحتی میتوانستیم با یکدیگر با زبان عربی به صحبت بپردازیم
در بین انبوه خبرهایی که هر روز از سردار قاسم سلیمانی در رسانهها و بخصوص فضای مجازی منتشر میشود این روایت که در سایت شبکه خبر درج شده بود برایم جالب بود و باز نشر آن را خالی از لطف ندیدم
مردی که قاسم سلیمانی را نجات داد
در عملیات کربلای ۵، «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در محاصرهی دشمن گیر میکند. با بیسیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه میگوید: «عراقیها ما رو محاصره کردن. تو چند متریمون هستن… بعید میدونم کسی از ما زنده بمونه… دیدار به قیامت»
سردار اسدی فرمانده لشکر المهدی در محور کناری لشکر ثارالله بی سیم را برمیدارد و میگوید: «قاسم! قاسم! جعفر!» جواب میدهد: «جعفر به گوشم!» میگوید: «اشلو رو برات میفرستم.» جواب میدهد:«هر کاری میکنی زودتر جعفر جان!»
"مرتضی جاویدی" فرمانده گردان فجر لشکر المهدی که معروف به اشلو بود به همراه نیروهایش خود را به پشت نهر جاسم در محدودهی پنج ضلعی میرساند. با نیروهای عراقی درگیر میشود و میتواند محاصرهی آنها را بشکند و دشمنان را به عقب براند و بچههای لشکر ثارالله از محاصرهی دشمن بیرون بیایند
معروف به "اشلو"
مرتضی جاویدی بین عراقیها معروف شده بود به اشلو! از بس که خودش را به سنگرهایشان میرسانده و به عربی باهاشان صحبت میکرده و میگفته: «اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! بعد که میرفته، میفهمیدهاند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آنها اطلاعات منطقه را بگیرد. از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند
آنها هر چند وقت یکبار در رادیوشان بلوف میزدند که «اشلو» را کشتهایم. اشلو مخفف «ان شی لونک» بود، به معنی حال و روزت چطور است؟!
تنها فرماندهی که امام پیشانیاش را بوسید
مرتضی جاویدی درعملیاتی سخت و طاقت فرسا به نام والفجر2، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصرهی دشمن مقاومت جانانهای میکند
در حالی که 4 شب و 3 روز در 40 کیلومتری خاک عراق با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب عقب نشینی میدهد، او پشت بیسیم میگوید که قصه احد در تاریخ برای بار دیگر تکرار نخواهد شد و ما تنگه را ترک نمیکنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم میشناسند
بعد از عملیات والفجر ۲ فرماندهان جنگ به محضر امام میروند. محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات میدهند و به رشادت و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره میکنند. امام با شنیدن سخنان صیاد از جا برمیخیزد و تمام قد میایستد و شهید جاویدی را در بغل میگیرد. همهی نگاهها به امام بود و لبهای مبارکشان که بر پیشانی مرتضی مینشیند و مرتضی در حالی که اشک میریخته است، شروع به بوسیدن دست و بازو و صورت امام میکند
ادای احترام صیاد شیرازی به اشلو
صیادشیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را میگیرد تا میرسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان
همراهان صیاد میگویند از فاصلهی ۵۰ متری مزار، از ماشین پیاده میشود
لباسش را مرتب میکند و با احترام کامل نظامیبا قدم آهسته به سمت مزار میرود و آنجا دست راست را به گوشهی کلاه نظامیمیچسباند و فاتحه میخواند
در رابطه با زندگی این سردار شهید، کتاب «تپه جاویدی و راز اشلو» به قلم «اکبر صحرایی» موجود میباشد
۴.۳k
۱۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.