فیک باکوگو پارت ۱۴
ویو باکوگو
لباس هام رو پوشیدم صبحونه خودم
باکوگو:هوی پیری خدافظ
میتسوکی:کجا میری زوده که
باکوگو:به تو چه
میتسوکی:میری دنبال یوری چان نه؟
باکوگو:یوری دیگه کدوم خریه؟
میتسوکی:برو برو ولش کن
باکوگو رف
همان لحظه در ذهن باکوگو وقتی یوریکو دیر آمد
باز منو کاشتی رفتی
تنها گذاشتی رفتی
دروغ نگم به جز من
یکی دیگه داشتی رفتی
یکی دیگه داشتی رفتی
صبر کن ببینم
نکنه واقعا یکی دیگه داره؟
بی فانوس
عه نه آمد
چه خوشگل شدههههههه
عررررررر خیلی خوشگلهههههخههه
قلبم طاقت ندارههههه
گاددددددددد
یوریکو:سلام کاتسو
باکو:سلام
یوریکو:می گم..اگه یه روز خواستم ازدواج کنم ساقدوشم میشی؟؟؟؟؟
باکو:هن؟
یوریکو:می خوام اسم بچم رو بزارم نئون..
قشنگه نه؟اون تورو عمو صدا میکنه
همان لحظه قیافه باکوگو اسلاید دو
لباس هام رو پوشیدم صبحونه خودم
باکوگو:هوی پیری خدافظ
میتسوکی:کجا میری زوده که
باکوگو:به تو چه
میتسوکی:میری دنبال یوری چان نه؟
باکوگو:یوری دیگه کدوم خریه؟
میتسوکی:برو برو ولش کن
باکوگو رف
همان لحظه در ذهن باکوگو وقتی یوریکو دیر آمد
باز منو کاشتی رفتی
تنها گذاشتی رفتی
دروغ نگم به جز من
یکی دیگه داشتی رفتی
یکی دیگه داشتی رفتی
صبر کن ببینم
نکنه واقعا یکی دیگه داره؟
بی فانوس
عه نه آمد
چه خوشگل شدههههههه
عررررررر خیلی خوشگلهههههخههه
قلبم طاقت ندارههههه
گاددددددددد
یوریکو:سلام کاتسو
باکو:سلام
یوریکو:می گم..اگه یه روز خواستم ازدواج کنم ساقدوشم میشی؟؟؟؟؟
باکو:هن؟
یوریکو:می خوام اسم بچم رو بزارم نئون..
قشنگه نه؟اون تورو عمو صدا میکنه
همان لحظه قیافه باکوگو اسلاید دو
۳.۱k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.