تاریخ کوتاه ایران و جهان- 900
تاریخ کوتاه ایران و جهان- 900
______________________________
نیمهٔ نخست فرمانروائی (خلافت) عثمان (1) ، به خوبی پیش رفت ؛ ولی از میانهء سال 652 میلادی ، لشگریان و بسیاری از مردم عرب ، ناخرسندی خود از شیوهء پخش شدن یغماهای (غنائم) جنگی ، و دیگر کنشهای (اعمال) عثمان را آشکار کردند . این ناخرسندیها ، اینها بودهاند:
1- عثمان فرپیشههای (مقامهای) فرجا (مهم) را به نزدیکان و هموندان (اعضای) خانوادهء خودش میدهد.
2- گرچه مردم کوچه و بازار ، در نداری (فقر) بهسر میبردند ؛ ولی عثمان ، یغماهای (غنائم) جنگی را ، بیشتر به نزدیکان و هموندان (اعضای) خانوادهء خود میدهد ، و پایابراین (بنابراین) ، ایشان را بسیار بسدارا (ثروتمند) کرده است ، و کاخها و کدافزارهای (اثاثیهء) بسیار گرانبها برای ایشان فراهم کرده است ، و شمار فراوانی کنیز و برده ، به ایشان دادده است.
3- نزدیکان و هموندان (اعضای) خانوادهء عثمان ، با یاران محمدابنعبدالله ، مانند «ابوذر غفاری» ، «عبدالله بن مسعود» ، و «عمار یاسر» بدرفتاری میکنند.
4- نزدیکان و هموندان (اعضای) خانوادهء عثمان ، برخی از «چمهای (قوانین) اسلامی» را به کنش (اجرا) در نمی آوردند ؛ و با اینچگونی (اینحال) ، کیفر هم نمیبینند . بنمونه (مثلا) باده (شراب) مینوشیدند و کیفر هم نمی بینند.
عایشه ، همسر محمدابنعبدالله و دختر ابوبکر ، رهبری آشکار این ناسازگاران (مخالفان) عثمان را در دست داشت . علیابنابیطالب ، گرچه با این راهبردهای (سیاستهای) عثمان ، ناسازگاری داشت ؛ ولی همگاهانه (بطور همزمان) میکوشید که این ناسازگاری خود با عثمان را آشکار نکند . در کوفه ، قرآنخوانهائی (قاریانی) که برپد (ضد) عثمان بودند ، «سعید بن عاص» ، فرمانروای (والی) کوفه را برکنار (عزل) کردند و «ابوموسی اشعری» ، را به فرمانروائی کوفه برگزیدند . در مصر، شورشهایی به سرکردگی پسر خواندهٔ جوان عثمان ، «محمد بن ابی حذیفه» ، انجام گرفت و «عبدالله ابن ابی سرح» که فرمانروای (والی) مصر بود ، نتوانست این شورشها را سرکوب کند . گفته شده است که «عمروعاص» ، پس از کنار گذاشته شدن از فرمانروائی مصر ، پنهانی این شورشها را در مصر ، پدید آورده بود.
عثمان ، در پاسخ ناسازگاران (مخالفان) خود میگفت : یغماهای (غنایم) جنگی بدستآمده از «باززورگیری (تسخیر دوبارهء) ایران ساسانی» (2) ، چندان زیاد نبوده است ، چونکه همهء دارائیهای مردم «ایران ساسانی» ، در هنگامهء (دورهء) فرمانروائی عمر ، تاراج شده بوده است ؛ و دیگر چیزی برای تاراج شدن ، بجا نمانده بود ؛ با اینچگونی (با اینحال) ما آخرین دارائیهای مردم شورشکردهء «ایران ساسانی» را زورگیری کردیم و با خود به کوفه آوردیم ؛ و من ، این یغماهای (غنایم) جنگی را ، به فرمانروایان شهرها سپردم ؛ تا آنرا هزینه کنند . در بارهء دادن فرپیشههای (مقامهای) فرجا (مهم) ، به نزدیکان و خویشاوندان خودم ، باید بگویم که من به کسانی که از آنها شناختی ندارم ، نمیتوانم فرپیشههای (مقامهای) فرجا (مهم) را بدهم ؛ پایابراین (بنابراین) ، این فرپیشهها را به نزدیکان و خویشاوندانم که شایسته بودند ، دادهام . اینکه گفته میشود نزدیکان فرپیشهدارشدهء من بسیار بسدارا (ثروتمند) شدهاند ، درست نیست ، بلکه آنها کمی بسداراتر (ثروتمندتر) شدهاند ، و این بیشتر شدن دارائیهای آنها ، چرائیمند (منطقی) است ؛ چونکه فرپیشهداران (مقامداران) بلندپایهء من ، نمیتوانند بمانند مردم کوچه و بازار زندگی کند.
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Uthman
(2)عربها ، دوبار قلمروی «ایران ساسانی» را زورگیری (تسخیر) کردند ؛ یک بار بدست عمر ، و بار دیگر بدست عثمان . بواژگانی دیگر ، پس از اینکه یک پهلوان ایرانی ، بنام «پیروز نهاوندی» ، عمر را کشت ؛ مردم ایران برپد (علیه) چیرگی عربها بر خودشان ، خیزش کردند ؛ و عربها را از دوسوم قلمروی «ایران ساسانی» ، بیرون کردند ؛ ولی عثمان ، پس از چند سال ، «ایران ساسانی» را دوباره زورگیری (تسخیر) کرد.
رسه (زیر "ر" و "س") : سهم
راهبرد (پیش "ب") : سیاست
برپد (زبر "ب" و "پ") : علیه ، ضد
چرائی (زیر "چ") : دلیل ، علت
فرجا (زبر "ف"): مهم
فرپیشه (زبر "ف") : مقام
هموند (زبر "ه" و "و") : عضو
بسدارا (زیر "ب") : ثروتمند
کدافزار (زبر "ک" و نخستین "ا") : اثاثیهء خانه
چم (زبر "چ") : قانون
کنش (پیش "ک" ، زیر "ن") : اجرا ، اجرا کردن
با اینچگونی (زیر "چ")("و" = آوای او) : با اینحال
یغما (زبر "ی" ) : غنیمت
______________________________
نیمهٔ نخست فرمانروائی (خلافت) عثمان (1) ، به خوبی پیش رفت ؛ ولی از میانهء سال 652 میلادی ، لشگریان و بسیاری از مردم عرب ، ناخرسندی خود از شیوهء پخش شدن یغماهای (غنائم) جنگی ، و دیگر کنشهای (اعمال) عثمان را آشکار کردند . این ناخرسندیها ، اینها بودهاند:
1- عثمان فرپیشههای (مقامهای) فرجا (مهم) را به نزدیکان و هموندان (اعضای) خانوادهء خودش میدهد.
2- گرچه مردم کوچه و بازار ، در نداری (فقر) بهسر میبردند ؛ ولی عثمان ، یغماهای (غنائم) جنگی را ، بیشتر به نزدیکان و هموندان (اعضای) خانوادهء خود میدهد ، و پایابراین (بنابراین) ، ایشان را بسیار بسدارا (ثروتمند) کرده است ، و کاخها و کدافزارهای (اثاثیهء) بسیار گرانبها برای ایشان فراهم کرده است ، و شمار فراوانی کنیز و برده ، به ایشان دادده است.
3- نزدیکان و هموندان (اعضای) خانوادهء عثمان ، با یاران محمدابنعبدالله ، مانند «ابوذر غفاری» ، «عبدالله بن مسعود» ، و «عمار یاسر» بدرفتاری میکنند.
4- نزدیکان و هموندان (اعضای) خانوادهء عثمان ، برخی از «چمهای (قوانین) اسلامی» را به کنش (اجرا) در نمی آوردند ؛ و با اینچگونی (اینحال) ، کیفر هم نمیبینند . بنمونه (مثلا) باده (شراب) مینوشیدند و کیفر هم نمی بینند.
عایشه ، همسر محمدابنعبدالله و دختر ابوبکر ، رهبری آشکار این ناسازگاران (مخالفان) عثمان را در دست داشت . علیابنابیطالب ، گرچه با این راهبردهای (سیاستهای) عثمان ، ناسازگاری داشت ؛ ولی همگاهانه (بطور همزمان) میکوشید که این ناسازگاری خود با عثمان را آشکار نکند . در کوفه ، قرآنخوانهائی (قاریانی) که برپد (ضد) عثمان بودند ، «سعید بن عاص» ، فرمانروای (والی) کوفه را برکنار (عزل) کردند و «ابوموسی اشعری» ، را به فرمانروائی کوفه برگزیدند . در مصر، شورشهایی به سرکردگی پسر خواندهٔ جوان عثمان ، «محمد بن ابی حذیفه» ، انجام گرفت و «عبدالله ابن ابی سرح» که فرمانروای (والی) مصر بود ، نتوانست این شورشها را سرکوب کند . گفته شده است که «عمروعاص» ، پس از کنار گذاشته شدن از فرمانروائی مصر ، پنهانی این شورشها را در مصر ، پدید آورده بود.
عثمان ، در پاسخ ناسازگاران (مخالفان) خود میگفت : یغماهای (غنایم) جنگی بدستآمده از «باززورگیری (تسخیر دوبارهء) ایران ساسانی» (2) ، چندان زیاد نبوده است ، چونکه همهء دارائیهای مردم «ایران ساسانی» ، در هنگامهء (دورهء) فرمانروائی عمر ، تاراج شده بوده است ؛ و دیگر چیزی برای تاراج شدن ، بجا نمانده بود ؛ با اینچگونی (با اینحال) ما آخرین دارائیهای مردم شورشکردهء «ایران ساسانی» را زورگیری کردیم و با خود به کوفه آوردیم ؛ و من ، این یغماهای (غنایم) جنگی را ، به فرمانروایان شهرها سپردم ؛ تا آنرا هزینه کنند . در بارهء دادن فرپیشههای (مقامهای) فرجا (مهم) ، به نزدیکان و خویشاوندان خودم ، باید بگویم که من به کسانی که از آنها شناختی ندارم ، نمیتوانم فرپیشههای (مقامهای) فرجا (مهم) را بدهم ؛ پایابراین (بنابراین) ، این فرپیشهها را به نزدیکان و خویشاوندانم که شایسته بودند ، دادهام . اینکه گفته میشود نزدیکان فرپیشهدارشدهء من بسیار بسدارا (ثروتمند) شدهاند ، درست نیست ، بلکه آنها کمی بسداراتر (ثروتمندتر) شدهاند ، و این بیشتر شدن دارائیهای آنها ، چرائیمند (منطقی) است ؛ چونکه فرپیشهداران (مقامداران) بلندپایهء من ، نمیتوانند بمانند مردم کوچه و بازار زندگی کند.
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Uthman
(2)عربها ، دوبار قلمروی «ایران ساسانی» را زورگیری (تسخیر) کردند ؛ یک بار بدست عمر ، و بار دیگر بدست عثمان . بواژگانی دیگر ، پس از اینکه یک پهلوان ایرانی ، بنام «پیروز نهاوندی» ، عمر را کشت ؛ مردم ایران برپد (علیه) چیرگی عربها بر خودشان ، خیزش کردند ؛ و عربها را از دوسوم قلمروی «ایران ساسانی» ، بیرون کردند ؛ ولی عثمان ، پس از چند سال ، «ایران ساسانی» را دوباره زورگیری (تسخیر) کرد.
رسه (زیر "ر" و "س") : سهم
راهبرد (پیش "ب") : سیاست
برپد (زبر "ب" و "پ") : علیه ، ضد
چرائی (زیر "چ") : دلیل ، علت
فرجا (زبر "ف"): مهم
فرپیشه (زبر "ف") : مقام
هموند (زبر "ه" و "و") : عضو
بسدارا (زیر "ب") : ثروتمند
کدافزار (زبر "ک" و نخستین "ا") : اثاثیهء خانه
چم (زبر "چ") : قانون
کنش (پیش "ک" ، زیر "ن") : اجرا ، اجرا کردن
با اینچگونی (زیر "چ")("و" = آوای او) : با اینحال
یغما (زبر "ی" ) : غنیمت
۱.۴k
۲۰ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.