عاشقانه
به بزم عشق می گردم به دنبال صدای تو
نشسته بر دلم با شور شیرین رد پایِ تو
تمام دامنم پر می شود از عطر لبخندت
همان وقتی که می پیچد شمیم جانفزای تو
تماشا می کنم هرشب تو را در قاب گلدانها
بغل وا می کنم ای گل ببوسم چشمهای تو
تمام کوچه ها لبریز از شهد غزلهایت
بنوشان جرعه شعری که می میرم برای تو
مرا تا مرز آغوش خیالت می کشد هرشب
دل بی تاب مغرورم که می گردد فدای تو
نوشتم از هوای دل کنار ساحل عشقت
میان شور دریایت دلم دارد هوای تو
کنار هر غزل بیچاره از عشق تو دم میزد
دل بی تاب مجنونی که دارد اشتهای تو
نشسته بر دلم با شور شیرین رد پایِ تو
تمام دامنم پر می شود از عطر لبخندت
همان وقتی که می پیچد شمیم جانفزای تو
تماشا می کنم هرشب تو را در قاب گلدانها
بغل وا می کنم ای گل ببوسم چشمهای تو
تمام کوچه ها لبریز از شهد غزلهایت
بنوشان جرعه شعری که می میرم برای تو
مرا تا مرز آغوش خیالت می کشد هرشب
دل بی تاب مغرورم که می گردد فدای تو
نوشتم از هوای دل کنار ساحل عشقت
میان شور دریایت دلم دارد هوای تو
کنار هر غزل بیچاره از عشق تو دم میزد
دل بی تاب مجنونی که دارد اشتهای تو
۱۳.۸k
۲۹ دی ۱۴۰۱