مرا ببر به گردنه های حیران همانجا که همیشه مه در انتظار حضور توست... آنجا که نمناکی مه را روی صورتت با بوسه لمس کردم آنجا که... اخ یادش بخیر بوسه در مه... اوج حیرانی مرا هیچ جا نبر بگذار همینجا بمیرم...