part 17
part 17
ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ࡅ࡙ߊ ܣࡐܚࡍ◁❚❚▷
نویسندگان:«یونا♡کارولین♡»
رسیدم پیش نیما که نشسته بود و من که اومدم سرش رو برگردوند طرفم
نیما: بیا بشین
تینا: چیزی میخاستی بهم بگی
نیما: ببین. چجوری بگم. من...من از یه نفر دیگه خوشم اومده و به نظرم اون تایپ ایده آلمه
بعد از شنیدن این حرف گفتم
تینا: اتفاقن منم همینطور فقط نمیدونستم چجوری بهت بگم.
و پا شدم و رفتم
تو راه کلی گریه کردم. بالاخره از یکی خوشم اومده بود که اونم...
ولش کن دیگه نمیخام درموردش صحبت کنم...
ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ࡅ࡙ߊ ܣࡐܚࡍ◁❚❚▷
نویسندگان:«یونا♡کارولین♡»
رسیدم پیش نیما که نشسته بود و من که اومدم سرش رو برگردوند طرفم
نیما: بیا بشین
تینا: چیزی میخاستی بهم بگی
نیما: ببین. چجوری بگم. من...من از یه نفر دیگه خوشم اومده و به نظرم اون تایپ ایده آلمه
بعد از شنیدن این حرف گفتم
تینا: اتفاقن منم همینطور فقط نمیدونستم چجوری بهت بگم.
و پا شدم و رفتم
تو راه کلی گریه کردم. بالاخره از یکی خوشم اومده بود که اونم...
ولش کن دیگه نمیخام درموردش صحبت کنم...
۲۸۳
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.