پارت۱۶
ویو جونگکوک
داشتم به سمت آشپزخونه میرفتم که صدای زنگ گوشی جیا بلند شد به سمت گوشی رفتم روی صفحه ی گوشی نوشته شده بود جیمین .....جیمین دیگه کیه تلفن و جواب دادم و روی گوشم گذاشتم که صدای یه پسره اومد
جیمین:جیا حالت خوبه اون پسره کی بود
-......
جیمین:جیا کجای چرا جواب نمیدی
خیلی عصبانی شده بودم و با صدای بلند گفتم
-اگه یکبار دیگه اسم جیا رو به زبونت بیاری کاری میکنم ارزوی مرگ کنی دیگه هم به جیا زنگ نزن
گوشی رو به زمین انداختم که با صدای قدمای یکی سرم و به طرف صدا چرخوندم اون جیا بود با همون عصبانیت به سمتش رفتم و
ویو جیا
به سمتم اومد و منو چسبوند به دیوار
-که با اون پسره حرف میزنی و شمارش و میگیری هاااااااا
+منظورت چیه
-خودت و به اون راه نزن چرا با اون پسره جیمین حرف میزدی و چرا شمارش و داری
+ما فقط دوستیم
-دوست ....دیگه اون پسره دوستت نیست فهمیدی یا میخوای بهت بفهمونم
+منظورت چیه ...
-منظورم اینه که اگه به حرفم گوش ندی ممکنه اون پسره بره به جهنم خودتم میدونی که من یه روانی ام پس بهتره کاری که میگم و بکنی کوچولو
+ببین من واقعا دارم ازت میترسم کوک....
-این اولشه پس ازم نترس
+خیلی دیوونه ی
-خودت با خوشکلیت دیوونم کردی
+کوک
-جونم
+ولم کن
-نمیخوام چون تو ماله منی و من ولت نمیکنم
داشتم باهاش حرف میزدم که بوی سوختگی اومد
+این بوی چیه
-غذام سوخت
زود به طرف آشپزخانه رفتم غذا سوخته بود جیا پشتم اومد داخل آشپزخونه
-فکر کنم نهارمون سوخت
+حالا چی کنیم
-بیا پیزا سفارش بدیم
+باشه
پیزا سفارش دادم و رفتم روی مبل نشستم که یهو..........
ادامه دارد
داشتم به سمت آشپزخونه میرفتم که صدای زنگ گوشی جیا بلند شد به سمت گوشی رفتم روی صفحه ی گوشی نوشته شده بود جیمین .....جیمین دیگه کیه تلفن و جواب دادم و روی گوشم گذاشتم که صدای یه پسره اومد
جیمین:جیا حالت خوبه اون پسره کی بود
-......
جیمین:جیا کجای چرا جواب نمیدی
خیلی عصبانی شده بودم و با صدای بلند گفتم
-اگه یکبار دیگه اسم جیا رو به زبونت بیاری کاری میکنم ارزوی مرگ کنی دیگه هم به جیا زنگ نزن
گوشی رو به زمین انداختم که با صدای قدمای یکی سرم و به طرف صدا چرخوندم اون جیا بود با همون عصبانیت به سمتش رفتم و
ویو جیا
به سمتم اومد و منو چسبوند به دیوار
-که با اون پسره حرف میزنی و شمارش و میگیری هاااااااا
+منظورت چیه
-خودت و به اون راه نزن چرا با اون پسره جیمین حرف میزدی و چرا شمارش و داری
+ما فقط دوستیم
-دوست ....دیگه اون پسره دوستت نیست فهمیدی یا میخوای بهت بفهمونم
+منظورت چیه ...
-منظورم اینه که اگه به حرفم گوش ندی ممکنه اون پسره بره به جهنم خودتم میدونی که من یه روانی ام پس بهتره کاری که میگم و بکنی کوچولو
+ببین من واقعا دارم ازت میترسم کوک....
-این اولشه پس ازم نترس
+خیلی دیوونه ی
-خودت با خوشکلیت دیوونم کردی
+کوک
-جونم
+ولم کن
-نمیخوام چون تو ماله منی و من ولت نمیکنم
داشتم باهاش حرف میزدم که بوی سوختگی اومد
+این بوی چیه
-غذام سوخت
زود به طرف آشپزخانه رفتم غذا سوخته بود جیا پشتم اومد داخل آشپزخونه
-فکر کنم نهارمون سوخت
+حالا چی کنیم
-بیا پیزا سفارش بدیم
+باشه
پیزا سفارش دادم و رفتم روی مبل نشستم که یهو..........
ادامه دارد
۳۲۰
۲۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.