فکــر می کــردم در قلب تــــو محکومم به حبــس ابد
فکــر می کــردم در قلب تــــو محکومم به حبــس ابد
به یکبــاره جــا خــوردم
وقـــتی زندان بان برســـرم فریاد زد
هــی تــو آزادی
و صـــدای گام های غریبه ای که به سلـــول من می آمـــد...
به یکبــاره جــا خــوردم
وقـــتی زندان بان برســـرم فریاد زد
هــی تــو آزادی
و صـــدای گام های غریبه ای که به سلـــول من می آمـــد...
۳۲۵
۰۷ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.