نجوای عشق پارت ۳۵

جونگ کوک اصلحرو گذاشت زمین گلو منم میسوخت بعد مرده منو ول کرد حلم داد جونگ کوکم اومد منو گرفت و من رفتم تو بغل جونگ کوک کوک:نایکا مرده داشت فرار میکرد جونگ کوک که دید منو ول کرده اصلحرو گرفت سمتش و منم تو بغلش بودم بعد جونگ کوک منو ول کرد و رفتم سراغ مرده من:جونگ کوک چاقو داره کوک:نگران نباش چیزیم نمیشه جونگ کوک رفت جلو مرده تا اومد بزن جونگ کوک دست مرده رو گرفت و چاقو رو از تو دستش گرفت و پرت کرد طرف من که من گرفتمش بعد جونگ کوک گرفتش به باد کتک کوک:عوضی چطوری به خودت اجازه دادی به این دختر دست بزنی هااانننن مرتیکه عن(مرتیکه عن🙂😂🤣🤣😂) داد میزد بعد جونگ کوک ولش کرد و یدونه با لگد زد بهش کوک:نایکا اون دستبندو بده به من جونگ کوک مرد رو برگردوند و از پشت دستبندو زد بهش بعد با بی سیم به جیمین خبر داد اونم اومد منم دستمو رو گردنم بود زخمم اونجوری نبود ولی بازم میسوخت من:آهههه جونگ کوک اومد سمتم کوک:نایکا ببینم زیر گلوتو سرمو گرفت بالا کوک:میسوزه من:آره کوک:نگران نباش الان میریم اداره پلیس روش چسب میزنم من:خیله خوب یه دستمال از تو جیبش در آورد خونه روشو فعلا پاک کرد کوک:کار دیگه ای که باهات نکرد من:نه کوک:مرتیکه آشغال کثافت نگاه کن چیکارت کرد اگه تو اینجا نبودی میزدم لت و پارش میکردم من:خوب میکردیش چون من الان بیشتر از قبل عاشقت شدم بعد به هم خندیدیم کوک:بریم دیگه گلوت بدتر میشه ها من:باشه کوک:صبر کن چون نمی تونم اونجا بهت نزدیک شم اینجا جبران میکنم بعد اومد جلو دستمو گرفت بعد دستشو گذاشت رو کمرم و لباشو گذاشت رو لبام و لبامو مک زد و خورد بعد جدا شد کوک:نمیزارم کسی باهات کاری کنه چون تو الان مال منی من:😊 بعد گرفت بغلم کرد کوک:عشقمی اکسیژنمی من:بریم دیگه کوک:بریم بعد باهم رفتیم اداره پلیس و جونگ کوک اول گلو منو اول بهش بتادین زد کوک:شاید یکم بسوزه پس تحمل کن من:خیله خوب بتادینو زد من:آیی کوک:تموم شد بعد چسب و آورد بهش چسب زد کوک:بیا من:ممنون