به پیش روی من، تا چشم یاری میکند، دریاست.
به پیش روی من، تا چشم یاری میکند، دریاست.
چراغ ساحل آسودگیها در افق پیداست.
در این ساحل که من افتادهام خاموش
غمم دریا، دلم تنهاست،
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلقهاست!
خروش موج با من میکند نجوا:
-که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت،
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت...
مرا آن دل که بر دریا زنم نیست
ز پا این بند خونین برکَنَم نیست
امید آنکه جان خستهام را
به آن نادیده ساحل افکنم نیست.
#فریدون_مشیری
چراغ ساحل آسودگیها در افق پیداست.
در این ساحل که من افتادهام خاموش
غمم دریا، دلم تنهاست،
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلقهاست!
خروش موج با من میکند نجوا:
-که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت،
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت...
مرا آن دل که بر دریا زنم نیست
ز پا این بند خونین برکَنَم نیست
امید آنکه جان خستهام را
به آن نادیده ساحل افکنم نیست.
#فریدون_مشیری
۲.۷k
۰۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.