۱۴۰ کیلو وزنش بود ،عرقم تا دلت بخواد میخورد.
#
۱۴۰ کیلو وزنش بود ،عرقم تا دلت بخواد میخورد.
همیشه تو محل دعوا میکرد.
به بار نشست پای تلوزیون دید امام داره برا بچه بسیجی هایی که میرن سمت جبهه ها سخنرانی میکنه.
یک ساعت مودب نشسته بود پای سخنرانی امام و عین یک ساعت سخنرانی، شاهرخ جلو تلوزیون اشک میریخت و مادرش با تعجب داشت نگاهش میکرد.
آره شاهرخ عوض شده بود.
شاهرخ شده بود حر امام خمینی.
روی سینه اش خالکوبی کرده بود: (((فدایت شوم خمینی!)))
وقتی شهید شد از اون هیکل هیچی برنگشت.
رفیقاش ازش شنیده بودن که تو نماز شبای جبهه به خدا گفته بود این بدن خیلی گناه کرده.
کاش بشه که هیچوقت هیچی ازش پیدا نشه.
شهید مفقود الاثر شاهرخ ضرغام.
۱۴۰ کیلو وزنش بود ،عرقم تا دلت بخواد میخورد.
همیشه تو محل دعوا میکرد.
به بار نشست پای تلوزیون دید امام داره برا بچه بسیجی هایی که میرن سمت جبهه ها سخنرانی میکنه.
یک ساعت مودب نشسته بود پای سخنرانی امام و عین یک ساعت سخنرانی، شاهرخ جلو تلوزیون اشک میریخت و مادرش با تعجب داشت نگاهش میکرد.
آره شاهرخ عوض شده بود.
شاهرخ شده بود حر امام خمینی.
روی سینه اش خالکوبی کرده بود: (((فدایت شوم خمینی!)))
وقتی شهید شد از اون هیکل هیچی برنگشت.
رفیقاش ازش شنیده بودن که تو نماز شبای جبهه به خدا گفته بود این بدن خیلی گناه کرده.
کاش بشه که هیچوقت هیچی ازش پیدا نشه.
شهید مفقود الاثر شاهرخ ضرغام.
۲.۵k
۰۶ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.