فراغ
ای که آتش زده ای این دل و جانم تو بیا
ای که برهم زده ای روح و روانم تو بیا
ای که از فسخ وصالت دل و دیده خون شده
حالا که رفت از تنم همه توانم ، تو بیا
ای که در نبودنت ، من زنده مانی می کنم
سرم از باده پر است ای می نابم تو بیا
بهروز نائیج
ای که برهم زده ای روح و روانم تو بیا
ای که از فسخ وصالت دل و دیده خون شده
حالا که رفت از تنم همه توانم ، تو بیا
ای که در نبودنت ، من زنده مانی می کنم
سرم از باده پر است ای می نابم تو بیا
بهروز نائیج
۳.۸k
۱۵ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.