دلگیرم از این شهرِ غریبه
دلگیرم از این شهرِ غریبه
از شهری که سرتاپاش فریبه
دلگیرم از عشقای دروغی
از این همه مکر و از شلوغی
دلگیرم از آسمون پر دود
از کثیف جاری که میگن رود
دلگیرم از این نفرتِ بی حد
از اینکه میشه به دشمنی همدیگه رو زد
دلگیرم از این غش تو نگاها
از ریا که شد عادتِ ماها
دلگیرم از این قفس که ساختیم
از اینکه فقط بد رو شناختیم
دلگیرم از این دروغِ آسون
از حادثهء شکستِ مجنون
دلگیرم از این شرمِ نبوده
از لیلی که شعرِ بد سروده
دلگیرم از این رنجِ جدایی
از بندی که اسمشه رهایی
دلگیرم از این فقر و نداری
از ماتم و از گریه و زاری
دلگیرم از این رستمِ خفته
از دردی که فردوسی نگفته
دلگیرم از این کورشِ خاموش
از دردِ وطن که شد فراموش
دلگیرم از این حافظ و فالش
از بچهء کار و آرزوهای محالش
دلگیرم از این رسمِ سیاست
از کشتن خوبیا به سودای ریاست
دلگیرم از این غیرتِ مرده
از هر کی مقابل ستم حرفشو خورده
مهران محمدی
از شهری که سرتاپاش فریبه
دلگیرم از عشقای دروغی
از این همه مکر و از شلوغی
دلگیرم از آسمون پر دود
از کثیف جاری که میگن رود
دلگیرم از این نفرتِ بی حد
از اینکه میشه به دشمنی همدیگه رو زد
دلگیرم از این غش تو نگاها
از ریا که شد عادتِ ماها
دلگیرم از این قفس که ساختیم
از اینکه فقط بد رو شناختیم
دلگیرم از این دروغِ آسون
از حادثهء شکستِ مجنون
دلگیرم از این شرمِ نبوده
از لیلی که شعرِ بد سروده
دلگیرم از این رنجِ جدایی
از بندی که اسمشه رهایی
دلگیرم از این فقر و نداری
از ماتم و از گریه و زاری
دلگیرم از این رستمِ خفته
از دردی که فردوسی نگفته
دلگیرم از این کورشِ خاموش
از دردِ وطن که شد فراموش
دلگیرم از این حافظ و فالش
از بچهء کار و آرزوهای محالش
دلگیرم از این رسمِ سیاست
از کشتن خوبیا به سودای ریاست
دلگیرم از این غیرتِ مرده
از هر کی مقابل ستم حرفشو خورده
مهران محمدی
۱.۹k
۲۲ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.