ماه عشق پارت ۴۹
#مایا
بعد جونگ کوک نشست منو تو بغلش گرفت من:جونگ کوک کوک:جانم من:برام آهنگ میخونی کوک:اوهوم میخونم شروع کرد به خوندن و منم چشمام همینجوری بسته میشد صداش انقدر قشنگ بود که خوابم برد
#جونگ کوک
براش آهنگ میخوندم و دستمو رو موهاش میکشیدم آهنگ تموم شد و صداش کردم من:مایا دیدم جواب نمیده یه نگاه کردم دیدم خوابیده بعد آروم بلندش کردم و سرشو گذاشتم رو متکا و یه بوس رویه لباش زدم و خودمم کنارش خوابیدم و بهش نگاه میکرد و دستمو روی صورتش میکشیدم و آروم بهش گفتم من:تو همه دنیامی نمیخوام برا کسی جز من اون خندتو نشون بدی میخوامت خیلی میخوامت(نویسنده محترم در حال عررر زدنه😭😭😂😂) طاقت ندارم یه ثانیم بهم توجه نکنی و باهام قهر کنی(عرررررررر 🤧🤧🤧🤧) بعد دستشو گرفتم تو دستم و تو بغلم گرفتمش و بعد خوابیدم
#مایا
جونگ کوک صبحش باهام رقص کار کرد و روز بعدش هم کلی استرس داشتم برای اینکه میخوام اودیشن بدم روز بعدش آماده شدم برای اودیشن و تویه یه ویدیو آهنگ خوندم و بعد با آهنگی که میخوندم یه رقص جداگونم رفتم و فایلارو برا سه تا کمپانی فرستادم جی وای پی اس ام و بیگ هیت بعد تموم شد من:جونگ کوک خوب بود کوک:عالی بود من:ولی من استرس دارم ببین دستمو بهش نشون دادم یخ کرده بود و میلرزید کوک:نگاش کن چقدر یخی😂😂 من:میخندی یخمک شدم کوک:آروم باش و استرس نداشته باش تو الان اودیشن دادی پس یه نفس عمیق بکش یه نفس عمیق کشیدم میلرزید کوک:صدات لرزید یه بار دیگه من:باشه یه نفس عمیق دیگه کشیدم و ویدیو رو آوردم و نشون دادم به جونگ کوک تویه لب تاب جونگ کوک نگاه کرد کلی بازدید کننده داشت کوک:این مایای من یا یکی دیگه من:خوب معلوم مایای تو کوک:اگه قبول نشی کمپانیارو آتیش میزنم من:حرص نخور برات خوب نیست کوک:باشه آرومم بعد دو ساعت گوشیم زنگ خورد ناخونامو کندم از بس استرس داشتم گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود من:بله بعد گفت که از طرف کمپانی اس ام و ویدیومو دیدنو بهم پیش نهاد دادن من:خوب من باید فکر کنم کمپانیم گفت که مشکلی نیست و میتونم فکرامو بکنم کوک:کی بودی من:کمپانی اس ام کوک:چی گفتی من:گفتم باید فکر کنم و بهم وقت داد کوک:خوبه بعد چند دقیقه اینه برق گوشیمو برمیداشتم این کمپانی جی وای پی بود و برای اونام همونو گفتم کوک:اینم گفت باید فکر کنی من:اوهوم تا شب منتظرموندیم تا دوباره گوشیم زنگ بخوره کوک و من:😫 ساعت ۸ بود که بلخره گوشیم زنگ خورد کوک:این دیگه بیگ هیته شک ندارم جواب دادم که اونام از من در خواست کردن پی دی نیم:خانوم مایا شما تو کمپانی ما قبول شدید کمپانی های دیگرو که هنوز قبول نکردی من:نه نکردم پی دی نیم:خوبه پس فردا صبح ساعت پنج بیا کمپانی من:چشم حتما
بعد جونگ کوک نشست منو تو بغلش گرفت من:جونگ کوک کوک:جانم من:برام آهنگ میخونی کوک:اوهوم میخونم شروع کرد به خوندن و منم چشمام همینجوری بسته میشد صداش انقدر قشنگ بود که خوابم برد
#جونگ کوک
براش آهنگ میخوندم و دستمو رو موهاش میکشیدم آهنگ تموم شد و صداش کردم من:مایا دیدم جواب نمیده یه نگاه کردم دیدم خوابیده بعد آروم بلندش کردم و سرشو گذاشتم رو متکا و یه بوس رویه لباش زدم و خودمم کنارش خوابیدم و بهش نگاه میکرد و دستمو روی صورتش میکشیدم و آروم بهش گفتم من:تو همه دنیامی نمیخوام برا کسی جز من اون خندتو نشون بدی میخوامت خیلی میخوامت(نویسنده محترم در حال عررر زدنه😭😭😂😂) طاقت ندارم یه ثانیم بهم توجه نکنی و باهام قهر کنی(عرررررررر 🤧🤧🤧🤧) بعد دستشو گرفتم تو دستم و تو بغلم گرفتمش و بعد خوابیدم
#مایا
جونگ کوک صبحش باهام رقص کار کرد و روز بعدش هم کلی استرس داشتم برای اینکه میخوام اودیشن بدم روز بعدش آماده شدم برای اودیشن و تویه یه ویدیو آهنگ خوندم و بعد با آهنگی که میخوندم یه رقص جداگونم رفتم و فایلارو برا سه تا کمپانی فرستادم جی وای پی اس ام و بیگ هیت بعد تموم شد من:جونگ کوک خوب بود کوک:عالی بود من:ولی من استرس دارم ببین دستمو بهش نشون دادم یخ کرده بود و میلرزید کوک:نگاش کن چقدر یخی😂😂 من:میخندی یخمک شدم کوک:آروم باش و استرس نداشته باش تو الان اودیشن دادی پس یه نفس عمیق بکش یه نفس عمیق کشیدم میلرزید کوک:صدات لرزید یه بار دیگه من:باشه یه نفس عمیق دیگه کشیدم و ویدیو رو آوردم و نشون دادم به جونگ کوک تویه لب تاب جونگ کوک نگاه کرد کلی بازدید کننده داشت کوک:این مایای من یا یکی دیگه من:خوب معلوم مایای تو کوک:اگه قبول نشی کمپانیارو آتیش میزنم من:حرص نخور برات خوب نیست کوک:باشه آرومم بعد دو ساعت گوشیم زنگ خورد ناخونامو کندم از بس استرس داشتم گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود من:بله بعد گفت که از طرف کمپانی اس ام و ویدیومو دیدنو بهم پیش نهاد دادن من:خوب من باید فکر کنم کمپانیم گفت که مشکلی نیست و میتونم فکرامو بکنم کوک:کی بودی من:کمپانی اس ام کوک:چی گفتی من:گفتم باید فکر کنم و بهم وقت داد کوک:خوبه بعد چند دقیقه اینه برق گوشیمو برمیداشتم این کمپانی جی وای پی بود و برای اونام همونو گفتم کوک:اینم گفت باید فکر کنی من:اوهوم تا شب منتظرموندیم تا دوباره گوشیم زنگ بخوره کوک و من:😫 ساعت ۸ بود که بلخره گوشیم زنگ خورد کوک:این دیگه بیگ هیته شک ندارم جواب دادم که اونام از من در خواست کردن پی دی نیم:خانوم مایا شما تو کمپانی ما قبول شدید کمپانی های دیگرو که هنوز قبول نکردی من:نه نکردم پی دی نیم:خوبه پس فردا صبح ساعت پنج بیا کمپانی من:چشم حتما
۱۴.۶k
۱۱ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.