زر های من

#زر‌های‌من
دو سال پیش این موقع تنها دغدغه مون رنگ تخم مرغامون بود که چجوری رنگشون کنیم از مال همه شیک تر دربیاد ، منتظر عیدی بودیم منتظر بغل ها بودیم ، بوسیدنا ، آجیل‌های توی سفره هفت سین که بینشون پسته ها رو گلچین کنیم ، تراولای خشک بین کتاب قرآن رو بو بکشیم ،
ماهی قرمزامون.. منتظر اون بوووم تلویزیون بودیم که بعدش می‌گفت سال نو مبارک ، تنها دلخوشیمون لباسای عیدمون بود که مارک هنوز بهشون آویزون بود و بوی نو بودنشون کمد رو پر میکرد ، برنامه مسافرتی که میریختیم ، همه دود شد رفت حس میکنم دو ساله زندگی نکردیم ، دوساله عذاب کشیدیم کلی از آدمایی که پارسال و سال های قبل بهمون عیدی میدادن از پیشمون رفتن به جای صورتاشون باید سنگ قبر ها رو ببوسیم ، آدمای وحشتناکی هستیم آدمای کثیفی هستیم ولی خیلی حیفه اینجوری نسلمون منقرض بشه ، ماسک بزنید لبخند از یادتون نره حتی از زیر ماسک عیدتون مبارک