رفته بودم آمپول بزنم، یه دختره اومد آمپولمو بزنه،
رفته بودم آمپول بزنم، یه دختره اومد آمپولمو بزنه،
معلوم بود تازه کاره!
همینجوری که سرنگوگرفته بود،
لرزون لرزون اومد سمتم وگفت:
“بسم الله الرحمن الرحیم”
از ترس گفتم:
“اشهدان لااله الاالله”
انقدرخندیدکه نتونست آمپول بزنه.
بازم خدارو شکر یکی دیگه اومد زد!
معلوم بود تازه کاره!
همینجوری که سرنگوگرفته بود،
لرزون لرزون اومد سمتم وگفت:
“بسم الله الرحمن الرحیم”
از ترس گفتم:
“اشهدان لااله الاالله”
انقدرخندیدکه نتونست آمپول بزنه.
بازم خدارو شکر یکی دیگه اومد زد!
۲.۶k
۱۴ اسفند ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.