فیک به هم خواهیم رسید
فصل ۲ پارت ۷
سوار ماشین شدیم و به خونه برگشتیم جیهوپ خیلی خسته بود و یک راست در حال شل کردن کرواتش به سمت اتاقش رفت وقتی کیفمو روی میز گذاشتم جیهوپ رو دیدم که از خونه بیرون رفت
حالا با یونگی تنها بودم توی اتاق درحال در آوردن گوشوارم بودم و اونم دکمه هاشو باز میکرد
زیاد فکر کرده بودم بهتر بود که پا پیش بزارم توی این چند وقت فکر میکردم تنها نقطه اشتراکمون ضایع کردن لیسا بوده پس شروع کردم
+از اون لیسا متنفرم
ولی یونگی بر خلاف انتظارم واکنش شدیدی نشون داد
-هی انقد پشت مردم حرف نزن
با تعجب وقتی روبروش وایستاده بودم نگاهش میکردم
+چی میگی
-کارت زشته
+ببینم داری درس زندگی به من میدی
-هاش بس کن حالتو ندارم
+یونگی توچته هان چرا با من اینطوری رفتار میکنی همش بهم بی محلی میکنی
-اووه من بی محلیمیکنم تو همش از من فرار میکنی
-داری رو مخم راه میری
+چییی مننن یونگی چی داری میگی؟ من اگه قرار بود ازت فرار کنم به خاطر تو آنقدر زجر نمی کشیدم
-زجر؟
بعد پشت بهم کرد و دستشو روی سرش کشید
+آره زجر من به خواطر دوست داشتن تو خیلی تاوان پس دادم مین یونگی حالا تو حتی قدر منو نمیدونی
-تو چه تاوانی پس دادی هان؟چیکار کردی
+من هر روز زخم خوردم
-هااشش داری کیو گول میزنی من بودم که به خاطر تو مردم تو چیکار کردی تا من رفتم وقتتو برای عشق بازی با معشوقت تهیونگ گذشتی
اون چی میگفت با حرفاش قلب شکسته من زخم هاش بیشتر میشد و باعث میشد اشک هام ناخداگاه بریزه
+تو چی داری میگییییی
-حقیقتحقیقتارو اونایی که تو به خاطرش ازم دوری میکنی
-تو یه هرزه ای که حالا دلت واسه تهیونگه از اولم نباید عاشقت میشدم
با حرف هایی که میزد بیشتر و بیشتر منو میمیشکوند چرا یک نفر توی زندگیم به جای شکوندن من دوسم نداشت حالا اون زمان بود زمانی که احساس میکنی خیلی تنهایی یونگی جلوم وایستاده بود عشق زندگیم توی روم نگاه میکرد و قلبمو زیر پاش له میکرد با این کار بهم نشون میداد دیگه تمومه چیزی که فکر کنم اصلا وجود نداشت
کاش یونگی واقعا مرده بود شایدم مرده چون این یونگیی که روبروی من وایستاده و داره با حرفاش شکنجم میده یونگی من نیست
تنها واکنشی که میتونستم به این حرف ها نشون بدم این بود محکم توی گوشش زدم صدای چک زدن من توی اتاق پیچید
یونگی خم شد و دستشو روی صورتش گذاشت
رفتم سمت گوشش و با صدایی که بغض توی گلوش توفان میکرد گفتم
+فکر کنم بهتره دیگه ادامه ندیم وقتی معشوق به عاشق اعتماد نداره این رابطه بی فایدس
سوار ماشین شدیم و به خونه برگشتیم جیهوپ خیلی خسته بود و یک راست در حال شل کردن کرواتش به سمت اتاقش رفت وقتی کیفمو روی میز گذاشتم جیهوپ رو دیدم که از خونه بیرون رفت
حالا با یونگی تنها بودم توی اتاق درحال در آوردن گوشوارم بودم و اونم دکمه هاشو باز میکرد
زیاد فکر کرده بودم بهتر بود که پا پیش بزارم توی این چند وقت فکر میکردم تنها نقطه اشتراکمون ضایع کردن لیسا بوده پس شروع کردم
+از اون لیسا متنفرم
ولی یونگی بر خلاف انتظارم واکنش شدیدی نشون داد
-هی انقد پشت مردم حرف نزن
با تعجب وقتی روبروش وایستاده بودم نگاهش میکردم
+چی میگی
-کارت زشته
+ببینم داری درس زندگی به من میدی
-هاش بس کن حالتو ندارم
+یونگی توچته هان چرا با من اینطوری رفتار میکنی همش بهم بی محلی میکنی
-اووه من بی محلیمیکنم تو همش از من فرار میکنی
-داری رو مخم راه میری
+چییی مننن یونگی چی داری میگی؟ من اگه قرار بود ازت فرار کنم به خاطر تو آنقدر زجر نمی کشیدم
-زجر؟
بعد پشت بهم کرد و دستشو روی سرش کشید
+آره زجر من به خواطر دوست داشتن تو خیلی تاوان پس دادم مین یونگی حالا تو حتی قدر منو نمیدونی
-تو چه تاوانی پس دادی هان؟چیکار کردی
+من هر روز زخم خوردم
-هااشش داری کیو گول میزنی من بودم که به خاطر تو مردم تو چیکار کردی تا من رفتم وقتتو برای عشق بازی با معشوقت تهیونگ گذشتی
اون چی میگفت با حرفاش قلب شکسته من زخم هاش بیشتر میشد و باعث میشد اشک هام ناخداگاه بریزه
+تو چی داری میگییییی
-حقیقتحقیقتارو اونایی که تو به خاطرش ازم دوری میکنی
-تو یه هرزه ای که حالا دلت واسه تهیونگه از اولم نباید عاشقت میشدم
با حرف هایی که میزد بیشتر و بیشتر منو میمیشکوند چرا یک نفر توی زندگیم به جای شکوندن من دوسم نداشت حالا اون زمان بود زمانی که احساس میکنی خیلی تنهایی یونگی جلوم وایستاده بود عشق زندگیم توی روم نگاه میکرد و قلبمو زیر پاش له میکرد با این کار بهم نشون میداد دیگه تمومه چیزی که فکر کنم اصلا وجود نداشت
کاش یونگی واقعا مرده بود شایدم مرده چون این یونگیی که روبروی من وایستاده و داره با حرفاش شکنجم میده یونگی من نیست
تنها واکنشی که میتونستم به این حرف ها نشون بدم این بود محکم توی گوشش زدم صدای چک زدن من توی اتاق پیچید
یونگی خم شد و دستشو روی صورتش گذاشت
رفتم سمت گوشش و با صدایی که بغض توی گلوش توفان میکرد گفتم
+فکر کنم بهتره دیگه ادامه ندیم وقتی معشوق به عاشق اعتماد نداره این رابطه بی فایدس
۳۳.۸k
۰۸ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.