ماه عشق پارت ۵۲
#مایا
رفتم خونه لباسمو در آوردم و هیچی نپوشیدم و زیرش یه لباس صورتی پوشیدم که کلی باز بود و بدنم معلوم میشد پوشیدم و افتادم
#جونگ کوک
منتظر مایا شدم خیلی ذوق داشتم که بدونم چجوری شده حتما خیلی خوشگل شده بوده لعنتی نگران شدم به گوشیش زنگ زدم جواب نداد آخرم پاشدم رفتم گفتم حتما خسته بوده رفته خونش رفتم اونجا دیدم در بازه در و باز کردم و رفتم تو دیدم رو تخت اینه پیشی خوابیده و موهاشم جلو صورتش بود کتمو در آوردم و رفتم رو تختش و موهاشو زدم کنار موهای بلکند خیلی بهش میومد صورتشو نگاه کردم خداا آب دهنمو قورت دادم خیلی خوشگل شده بود لباش قرمز بود میخواستم گاز بگیرم بعد تکون خورد و به صورت خواب آلود و انگار مسط بیدار شد لباسش خیلی باز بود و بدن سفیدش و جزئیاتش پیدا بود و تحریک کننده بلند شد منو دید مایا:جونگ کوک توییی کی اومدی من:وقتی شما تو خواب ناز بودی و خواب هفت پادشاه میدی مایا:نه من خواب یه پادشاهو میدیدم اونم تو بودی بعد بلند شد دیگه کلا بدنش معلوم شد و اومد خودشو انداخت رو من منم دستمو گذاشتم دور کمرش کلی تحریک شدم ولی کنترل کردم خودمو سخت بود😑لعنتی لباسشم شورتی بود بند دار بود و شونه هاش کاملا پیدا و یکی از بنداش افتاد رو بازوش مایا:جونگ کوک نبودی که ببینی من چقدر عکس انداختم من:خیلی خوشگل شدی موی بلوند خیلی بهت میاد😍 مایا:واقعا من:اوهوم بعدچشماشو باز کرد بهم نگاه کرد چشمای آبیش و اون صورت سفید و خوشگلش باهم خیلی موچ بود با رنگ موهاش و چتری زده بود و پایینش حالت دار (سکته نکنی عزیزم😢😂)
رفتم خونه لباسمو در آوردم و هیچی نپوشیدم و زیرش یه لباس صورتی پوشیدم که کلی باز بود و بدنم معلوم میشد پوشیدم و افتادم
#جونگ کوک
منتظر مایا شدم خیلی ذوق داشتم که بدونم چجوری شده حتما خیلی خوشگل شده بوده لعنتی نگران شدم به گوشیش زنگ زدم جواب نداد آخرم پاشدم رفتم گفتم حتما خسته بوده رفته خونش رفتم اونجا دیدم در بازه در و باز کردم و رفتم تو دیدم رو تخت اینه پیشی خوابیده و موهاشم جلو صورتش بود کتمو در آوردم و رفتم رو تختش و موهاشو زدم کنار موهای بلکند خیلی بهش میومد صورتشو نگاه کردم خداا آب دهنمو قورت دادم خیلی خوشگل شده بود لباش قرمز بود میخواستم گاز بگیرم بعد تکون خورد و به صورت خواب آلود و انگار مسط بیدار شد لباسش خیلی باز بود و بدن سفیدش و جزئیاتش پیدا بود و تحریک کننده بلند شد منو دید مایا:جونگ کوک توییی کی اومدی من:وقتی شما تو خواب ناز بودی و خواب هفت پادشاه میدی مایا:نه من خواب یه پادشاهو میدیدم اونم تو بودی بعد بلند شد دیگه کلا بدنش معلوم شد و اومد خودشو انداخت رو من منم دستمو گذاشتم دور کمرش کلی تحریک شدم ولی کنترل کردم خودمو سخت بود😑لعنتی لباسشم شورتی بود بند دار بود و شونه هاش کاملا پیدا و یکی از بنداش افتاد رو بازوش مایا:جونگ کوک نبودی که ببینی من چقدر عکس انداختم من:خیلی خوشگل شدی موی بلوند خیلی بهت میاد😍 مایا:واقعا من:اوهوم بعدچشماشو باز کرد بهم نگاه کرد چشمای آبیش و اون صورت سفید و خوشگلش باهم خیلی موچ بود با رنگ موهاش و چتری زده بود و پایینش حالت دار (سکته نکنی عزیزم😢😂)
۸.۱k
۱۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.