خیلی وقتا برای یه بوسه هزارتا نقشه میکشیدی...
خیلی وقتا برای یه بوسه هزارتا نقشه میکشیدی...
خیلی وقتا برای دیدنش ثانیه میشماردی...
خیلی وقتا از همون مسیرایی میری که میرفتین...
خیلی وقتا یادت میره که دیگه نیست...
خیلی وقتا فراموش میکنی که دیگه نداریش...
خیلی وقتا نمیتونی تو دلت نداشته باشیش...
خیلی وقتا اونقدر برات سخت میگذره که اندازه نداره...
نمیدانم چرا اینگونه ، آنطور بیهوا ، آنقدر تنها شدم که خیلی وقتا یادم میرود که کجام و کیستم؟!
تناقض عجیبی بین من و این دنیای لعنتی وجود داره!
بزرگترین پارادکس جهان از نظر من ، زندگی خودمِ!!!
خیلی وقتا میخواهم فراموش کنم آنچه بود و نبود...
خیلی وقتا تمام بدنم میشود زخم و کبود...
خیلی وقتا چشمام کاسهی خون و لبانم خشکیده...
خیلی وقتا گلها توی دستام خشک و پیچیده...
خیلی وقتا سایه ها روی سرم سنگین است...
خیلی وقتا واقعا ، متن هایم غمگین است!
خیلی وقتا درمانم فقط این دل نوشته هاست
خیلی وقتا............بیخیال!
خیلی وقتا برای دیدنش ثانیه میشماردی...
خیلی وقتا از همون مسیرایی میری که میرفتین...
خیلی وقتا یادت میره که دیگه نیست...
خیلی وقتا فراموش میکنی که دیگه نداریش...
خیلی وقتا نمیتونی تو دلت نداشته باشیش...
خیلی وقتا اونقدر برات سخت میگذره که اندازه نداره...
نمیدانم چرا اینگونه ، آنطور بیهوا ، آنقدر تنها شدم که خیلی وقتا یادم میرود که کجام و کیستم؟!
تناقض عجیبی بین من و این دنیای لعنتی وجود داره!
بزرگترین پارادکس جهان از نظر من ، زندگی خودمِ!!!
خیلی وقتا میخواهم فراموش کنم آنچه بود و نبود...
خیلی وقتا تمام بدنم میشود زخم و کبود...
خیلی وقتا چشمام کاسهی خون و لبانم خشکیده...
خیلی وقتا گلها توی دستام خشک و پیچیده...
خیلی وقتا سایه ها روی سرم سنگین است...
خیلی وقتا واقعا ، متن هایم غمگین است!
خیلی وقتا درمانم فقط این دل نوشته هاست
خیلی وقتا............بیخیال!
۲.۷k
۲۷ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.