بندی از شعر بلند کلارا خانس

بندی از شعر بلند کلارا خانس
که آن را پس از دیدار با شاملو نوشت:

وقتی که دل می‌گیرد در پارک "برمن"
کنار پیچک‌ها و سنبله‌های آبی،
باید بایستی و ببینی
که رود را سُریدنِ مرغابی آشفته‌ کرده‌ است
و چهره‌ات که به دایره‌ها پیوسته‌ است
کلماتِ شاملو را تکرار می‌کند تا تو آن‌ها را نقش جان خود کنی:
«ــآه ای یقینِ یافته، بازت نمی‌نهم!»



متن کامل این شعر بلند:
http://telegra.ph/Clara-07-24

زادروز شاملوی بزرگ گرامی باد. 😍 😍 😍 🍁 🍁 🍁
دیدگاه ها (۱)

وقتی در مکزیک بودم، از سرخپوستی پرسیدم چند سالش است، و او گف...

‌دوستت دارممثل بادی که مسیر گلوله ای را عوض می کندو سربازیکه...

‌پاییز جان !چه سرد،‌ چه درد آلود چون منتو نیز تنها ماندستی #...

ای دو چشمت سبب و علت پیدایش صبحدیده بگشا که جهان منتظر آغاز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط