سخت گیر نباشیم و بیش از حد تقلا نکنیم. چرا؟ اول از همه ای

سخت‌گیر نباشیم و بیش از حد تقلا نکنیم. چرا؟ اول از همه اینکه برای انسان واقع‌بین هیچگاه حقیقت آشکار نیست و اگر کسی ادعا کرد حقیقت برایش آشکار شده است احتمالا دروغگوست. لااقل به خودش دروغ می‌گوید. پیشنهادم چیست؟
پیشنهادم این است که در مواجهه با رازهای هستی به این دو سلاح مجهز شویم. «پذیرش» و «عشق». به پناهگاه عشق و پذیرش پناه ببریم. می‌گویم چاره‌ای نداریم جز اینکه عاشق شویم. عاشق خود، عاشق خالق، عاشق انسان‌ها، عاشق طبیعت، عاشق سرنوشت، عاشق هستی، عاشق هستی و رازهای‌اش…
باید به عشق مجال دهی تا زیبایی‌های کارگاه هستی را نشانت دهد و تحمل رنج‌ها را برایت آسان‌ کند. باید به عشق مجال دهی تا مزه لذت از زندگی و «وجود» را به کامت بنشاند.

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی
«عاشق» شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی…