*متن بلند*
*متن بلند*
نیروی ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی(نوهد)
خشاب گذاری کنید! اسلحه را مسلح کرده، هدف گیری کنید! هدف سیبل رو به رو! با نام و یاد خدا آتش! بعد از آنکه فرمانده اینها را گفت، گونه اصلاح شدهاش را روی اسلحه گذاشت و از شکاف درجه، علاوه بر سیبل، صمیمیترین دوست خود را نیز دید! این مشاهده برای او نه به معنای تشکیل خط نشانه روی بلکه به معنای اسلحه گرفتن به سمت دوستی بود که از گذراندن هفت خوان رستم برای استخدام گرفته تا بالا رفتن از دیوار راست، همواره برایش تسکینی میشد در برابر سختیهای طاقت فرسای آموزش! اما حالا این رفیق(بخوانید برادر) باید طبق دستور فرمانده، در کنار عبور گلوله 9 میلی متری حاضر شود و این در حالی است که دوربین صدا و سیما همزمان این دو برادر، اسلحه و سیبل را در یک قاب به تصویر میکشاند. حتی مجری پر جنب و جوش و خوش سخن برنامه نیز ترجیح داده است تا به جای دهان، با چشمهای سرشار از تعجبش این صحنه را برای مخاطبین کنجکاو روایت کند.
سرانجام صدای گلولهها یکی پس از دیگری شنیده میشود. بعد از اتمام تیر اندازی، هم او و هم دوستش با چهرهای مصمم جای خود را عوض کرده و آماده شروع مجدد میگردند. در این بین مجری با همان حالت بهت زده رو به سوی فرمانده کرده و علت را جویا میشود. فرمانده در حالی که با دیدن قیافه مجری تبسمی بر چهره آرامش نقش میبندد؛ اینطور پاسخ میدهد: یکی از وظایف بچههای تیپ 65، رهایی گروگان است. این بچهها باید به این سطح از اعتماد به نفس برسند که اگر عزیزترین کسانشان نیز در چنگ گروگان گیر بود، آنها بتوانند با خیالی جمع ماشه را بچکانند. از طرفی گوش شخصی که در کنار سیبل قرار گرفته است، میبایست به صدای زوزه گلوله عادت کند تا بعده ها در میدان نبرد صدای زوزه گرگها و گلولههایشان، مانعی برای عزم شیر بچههای نوهد نگردد.
نوهد از عمان و نوژه تا پاوه و جنگ
این گفته فرمانده تنها بخشی از هزاران آموزشی است که کلاه سبزهای تیپ نوهد(نیروهای ویژه هوابرد) آن را فرا میگیرند. تیپی که در سال 1349، توسط تیمسار خلبان "منوچهر خسروداد" جهت آموزش زبدهترین نیروهای تکاور دنیا و با هدف انجام کلیه مأموریتهای خاص از جمله مأموریتهای برون مرزی، جنگ روانی، رهایی گروگان، باز کردن نقاط گره کور در جنگهای موسوم به پارتیزانی و... شکل گرفت. در آن دوره بخشی از ورزیدهترین افراد کشور به فرانسه که مهمترین مرکز آموزش تکاور در دنیا به حساب میآید، اعزام شدند و بعد از فراگیری کلیه آموزشها به کشور باز گشته و اولین نیروهای تیپ ویژه را شکل دادند.
آنها حتی فکرش را هم نمیکردند که بلافاصله بعد از شکل گیری، قرار است مأموریتهای خود را آغاز نمایند به نحوی که در سال 1353 و با شروع شورشهای چپ گراهای موسوم به ظفار در عمان، پادشاه این کشور برای حفظ تاج و تختش، از محمدرضا پهلوی در خواست کمک کرد. از این رو شاه ایران علاوه بر ارسال تجهیزات پیشرفته به عمان، بخشی از نیروهای ویژه هوابرد را نیز برای سرکوب شورشیان به این کشور اعزام نمود. تکاوران نوهد توانستند اولین مأموریت خود را با موفقیت سپری کنند و شورش بسیاری از نیروهای چپ گرا و ملی گرا در عمان را سرکوب نمایند.
آنها همچنین مأموریتهای کوچکی را نیز علیه شاخ و شانه کشیدنهای صدام بعثی برای حکومت غربگرا ایران، انجام دادند تا اینکه در سال 57، انقلاب اسلامی به ثمر نشست و نیروهای لشگر نوهد نیز همانند سایر ارتشیان، به دامان انقلاب پیوستند. در آن روزهای آشفته اول انقلاب، قائلههای مختلفی در نقاطی از کشور شکل گرفته بود که هر کدام از آنها ادعای جدایی طلبی و استقلال از ایران را مطرح میکردند. در آن روزها برای حفظ انسجام کشور لازم بود تا نیرویی زبده به مقابله با این افراد که هرکدام سرسپرده یک کشور قدرتمند بودند؛ اعزام شود. به طور مثال در کنار نیروهای سپاه پاسداران، بخشی از نیروهای نوهد نیز به کردستان اعزام شده و همکاری خوبی را با سپاه شکل دادند.
اما در این لشگر عده ای هم بودند که هنوز پیوند قلبیشان با رژیم طاغوت گسسته نشده بود. این دسته از نیروهای ویژه با بهانههای مختلف از اعزام به مناطق مرزی امتناع میورزیدند تا اینکه خود را برای آغاز عملیاتی در تهران آماده نمایند. بنا بود تا آنها نیز بخشی از کودتای نوژه باشند به گونه ای که بعد از بمباران مراکز حیاتی تهران توسط اف 4 های پایگاه همدان، این بخش از نیروهای نوهد مأموریت داشتند که به طور زمینی وارد عرصه شده و با سو استفاده از نبود آن دسته از نیروهای زبده نوهد وابسته به نظام، کم تجربه بودن سپاه و همچنین اوضاع نابسمان شهر در اثر بمباران، اقدام به تصرف زمینی پایتخت نمایند.
بعد از لو رفتن عوامل کودتا و فاش شدن همکاری بخشی از نیروهای نوهد با آن
نیروی ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی(نوهد)
خشاب گذاری کنید! اسلحه را مسلح کرده، هدف گیری کنید! هدف سیبل رو به رو! با نام و یاد خدا آتش! بعد از آنکه فرمانده اینها را گفت، گونه اصلاح شدهاش را روی اسلحه گذاشت و از شکاف درجه، علاوه بر سیبل، صمیمیترین دوست خود را نیز دید! این مشاهده برای او نه به معنای تشکیل خط نشانه روی بلکه به معنای اسلحه گرفتن به سمت دوستی بود که از گذراندن هفت خوان رستم برای استخدام گرفته تا بالا رفتن از دیوار راست، همواره برایش تسکینی میشد در برابر سختیهای طاقت فرسای آموزش! اما حالا این رفیق(بخوانید برادر) باید طبق دستور فرمانده، در کنار عبور گلوله 9 میلی متری حاضر شود و این در حالی است که دوربین صدا و سیما همزمان این دو برادر، اسلحه و سیبل را در یک قاب به تصویر میکشاند. حتی مجری پر جنب و جوش و خوش سخن برنامه نیز ترجیح داده است تا به جای دهان، با چشمهای سرشار از تعجبش این صحنه را برای مخاطبین کنجکاو روایت کند.
سرانجام صدای گلولهها یکی پس از دیگری شنیده میشود. بعد از اتمام تیر اندازی، هم او و هم دوستش با چهرهای مصمم جای خود را عوض کرده و آماده شروع مجدد میگردند. در این بین مجری با همان حالت بهت زده رو به سوی فرمانده کرده و علت را جویا میشود. فرمانده در حالی که با دیدن قیافه مجری تبسمی بر چهره آرامش نقش میبندد؛ اینطور پاسخ میدهد: یکی از وظایف بچههای تیپ 65، رهایی گروگان است. این بچهها باید به این سطح از اعتماد به نفس برسند که اگر عزیزترین کسانشان نیز در چنگ گروگان گیر بود، آنها بتوانند با خیالی جمع ماشه را بچکانند. از طرفی گوش شخصی که در کنار سیبل قرار گرفته است، میبایست به صدای زوزه گلوله عادت کند تا بعده ها در میدان نبرد صدای زوزه گرگها و گلولههایشان، مانعی برای عزم شیر بچههای نوهد نگردد.
نوهد از عمان و نوژه تا پاوه و جنگ
این گفته فرمانده تنها بخشی از هزاران آموزشی است که کلاه سبزهای تیپ نوهد(نیروهای ویژه هوابرد) آن را فرا میگیرند. تیپی که در سال 1349، توسط تیمسار خلبان "منوچهر خسروداد" جهت آموزش زبدهترین نیروهای تکاور دنیا و با هدف انجام کلیه مأموریتهای خاص از جمله مأموریتهای برون مرزی، جنگ روانی، رهایی گروگان، باز کردن نقاط گره کور در جنگهای موسوم به پارتیزانی و... شکل گرفت. در آن دوره بخشی از ورزیدهترین افراد کشور به فرانسه که مهمترین مرکز آموزش تکاور در دنیا به حساب میآید، اعزام شدند و بعد از فراگیری کلیه آموزشها به کشور باز گشته و اولین نیروهای تیپ ویژه را شکل دادند.
آنها حتی فکرش را هم نمیکردند که بلافاصله بعد از شکل گیری، قرار است مأموریتهای خود را آغاز نمایند به نحوی که در سال 1353 و با شروع شورشهای چپ گراهای موسوم به ظفار در عمان، پادشاه این کشور برای حفظ تاج و تختش، از محمدرضا پهلوی در خواست کمک کرد. از این رو شاه ایران علاوه بر ارسال تجهیزات پیشرفته به عمان، بخشی از نیروهای ویژه هوابرد را نیز برای سرکوب شورشیان به این کشور اعزام نمود. تکاوران نوهد توانستند اولین مأموریت خود را با موفقیت سپری کنند و شورش بسیاری از نیروهای چپ گرا و ملی گرا در عمان را سرکوب نمایند.
آنها همچنین مأموریتهای کوچکی را نیز علیه شاخ و شانه کشیدنهای صدام بعثی برای حکومت غربگرا ایران، انجام دادند تا اینکه در سال 57، انقلاب اسلامی به ثمر نشست و نیروهای لشگر نوهد نیز همانند سایر ارتشیان، به دامان انقلاب پیوستند. در آن روزهای آشفته اول انقلاب، قائلههای مختلفی در نقاطی از کشور شکل گرفته بود که هر کدام از آنها ادعای جدایی طلبی و استقلال از ایران را مطرح میکردند. در آن روزها برای حفظ انسجام کشور لازم بود تا نیرویی زبده به مقابله با این افراد که هرکدام سرسپرده یک کشور قدرتمند بودند؛ اعزام شود. به طور مثال در کنار نیروهای سپاه پاسداران، بخشی از نیروهای نوهد نیز به کردستان اعزام شده و همکاری خوبی را با سپاه شکل دادند.
اما در این لشگر عده ای هم بودند که هنوز پیوند قلبیشان با رژیم طاغوت گسسته نشده بود. این دسته از نیروهای ویژه با بهانههای مختلف از اعزام به مناطق مرزی امتناع میورزیدند تا اینکه خود را برای آغاز عملیاتی در تهران آماده نمایند. بنا بود تا آنها نیز بخشی از کودتای نوژه باشند به گونه ای که بعد از بمباران مراکز حیاتی تهران توسط اف 4 های پایگاه همدان، این بخش از نیروهای نوهد مأموریت داشتند که به طور زمینی وارد عرصه شده و با سو استفاده از نبود آن دسته از نیروهای زبده نوهد وابسته به نظام، کم تجربه بودن سپاه و همچنین اوضاع نابسمان شهر در اثر بمباران، اقدام به تصرف زمینی پایتخت نمایند.
بعد از لو رفتن عوامل کودتا و فاش شدن همکاری بخشی از نیروهای نوهد با آن
۱۱.۵k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.