عاشقانه
ماندهام دور -خدا را- سخن از یار بگو
سخن از یار به این مانده ز دیدار بگو
چون به فرجام همین درد جدایی کُشدم
تا دَمی مانده -خدا را- سخن از یار بگو
هان! مپندار مرا خسته و رنجور کنی
تا توانی تو بگو از وی و بسیار بگو
ناسزا دانم و بیهوده سخن گر نه از او
مهربان باش به من آنچه سزاوار بگو
بس ز فردوس بگفتند و ز دوزخ، تو دگر
تا بمیرم همه از دلبرِ دلدار بگو
سخن از یار به این مانده ز دیدار بگو
چون به فرجام همین درد جدایی کُشدم
تا دَمی مانده -خدا را- سخن از یار بگو
هان! مپندار مرا خسته و رنجور کنی
تا توانی تو بگو از وی و بسیار بگو
ناسزا دانم و بیهوده سخن گر نه از او
مهربان باش به من آنچه سزاوار بگو
بس ز فردوس بگفتند و ز دوزخ، تو دگر
تا بمیرم همه از دلبرِ دلدار بگو
۶.۲k
۰۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.