وقتی بچه بودم زنگ یه خونه رو که میزدم در نمیرفتم،
وقتی بچه بودم زنگ یه خونه رو که میزدم در نمیرفتم،
وامیستادم تا صاحبخونه در رو باز کنه بعد قدم زنان از جلوش رد میشدم!
اونم محاسبه میکرد با خودش میگفت: کسی که زنگ رو زده الان رسیده سر کوچه پس این نیست!!
از همون طفولیت علم فیزیکم خوب بود
تازه اینقدرمودب بودم همشم سلام میکردم رد میشدم والاخخخخ
وامیستادم تا صاحبخونه در رو باز کنه بعد قدم زنان از جلوش رد میشدم!
اونم محاسبه میکرد با خودش میگفت: کسی که زنگ رو زده الان رسیده سر کوچه پس این نیست!!
از همون طفولیت علم فیزیکم خوب بود
تازه اینقدرمودب بودم همشم سلام میکردم رد میشدم والاخخخخ
۴.۹k
۱۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.