از روی تو دل کندنم آموخت زمانه

از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است

دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است


"هوشنگ_ابتهاج"
دیدگاه ها (۸)

کو دل که بداند نفسی اسرارشکو گوش که بشنود ز من گفتارش معشوق ...

ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ،ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ...

تا بال و پر عمر به رنگ هوس استاز اوج سرازیر شدن یک نفس استآن...

به بهارم نرسیدی، به خزانم بنگرکه به مویم اثر برف زمستان منست...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

تو میمونی تو زندگیم چقد خوب شدی تموم دلخوشیم چقد خوبخوبه که ...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط