خودمان را به چه می فروشیم؟
خودمان را به چه می فروشیم؟
این خریدارها چیزی ندارند. چیزی به من نداده اند
و چیزی به من باز نمی گردانند
و اگر لذت می برم به خاطر این است
که نمی دانم چه از دست داده ام.
درست مثل آن پیرزال که بشقاب عتیقه را با یک دست بشقاب گلی رنگ مبادله کرده بود و خوشحال بود و لذت می برد،
غافل از آنکه با همان بشقاب می توانست صد هزار تا از همین ها را یکجا بخرد و درست مثل آن کودک که اسکناس صدتومانی را با ده تا کاکائو عوض می کند و زود در می رود
که نکند طرف پشیمان شود و معامله را به هم بزند.
ما امروز خوشحالیم که خودمان را داده ایم
و چند تا بارک اللّه و چند تا خانه
و چند تا ماشین
و چند تا فلان و بهمان گرفته ایم
و فرار هم می کنیم که نکند طرف معامله را به هم بزند.
غافل از اینکه ما را به بیش از اینها خریدارند
و غافل از اینکه اینها قیمت یک لحظه ما نیست.
چه می گویم، نه اینها که
تمام الماس ها و نفت ها و طلاها و نقره ها و تمام زمین و حتی تمام بهشت
قیمت یک لحظه ما نیست.
ما در یک لحظه می توانیم بیش از زمین و بیش از بهشت به دست بیاوریم. می توانیم به رضوان و لقا دست بیابیم، که:
«رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ اکْبَرُ »
اما در یک عمر به پشیزی قانع شده ایم و خوشحال هم هستیم.
استاد علی صفایی حائری
کتاب رشد، ص۴۱
این خریدارها چیزی ندارند. چیزی به من نداده اند
و چیزی به من باز نمی گردانند
و اگر لذت می برم به خاطر این است
که نمی دانم چه از دست داده ام.
درست مثل آن پیرزال که بشقاب عتیقه را با یک دست بشقاب گلی رنگ مبادله کرده بود و خوشحال بود و لذت می برد،
غافل از آنکه با همان بشقاب می توانست صد هزار تا از همین ها را یکجا بخرد و درست مثل آن کودک که اسکناس صدتومانی را با ده تا کاکائو عوض می کند و زود در می رود
که نکند طرف پشیمان شود و معامله را به هم بزند.
ما امروز خوشحالیم که خودمان را داده ایم
و چند تا بارک اللّه و چند تا خانه
و چند تا ماشین
و چند تا فلان و بهمان گرفته ایم
و فرار هم می کنیم که نکند طرف معامله را به هم بزند.
غافل از اینکه ما را به بیش از اینها خریدارند
و غافل از اینکه اینها قیمت یک لحظه ما نیست.
چه می گویم، نه اینها که
تمام الماس ها و نفت ها و طلاها و نقره ها و تمام زمین و حتی تمام بهشت
قیمت یک لحظه ما نیست.
ما در یک لحظه می توانیم بیش از زمین و بیش از بهشت به دست بیاوریم. می توانیم به رضوان و لقا دست بیابیم، که:
«رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ اکْبَرُ »
اما در یک عمر به پشیزی قانع شده ایم و خوشحال هم هستیم.
استاد علی صفایی حائری
کتاب رشد، ص۴۱
۱۶.۳k
۰۱ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.