نجوای عشق پارت ۷۷
کوک:🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 من:جونگ کوک بسه کوک:نمی تونم 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 یهو دستشویش گرفت دویید رفت دسشویی منم دستمو گذاشتم زیر چونم رفت یهو دیدم رو زمین میخزید و هنوزم میخندید من:جونگ کوک چی زدی😐 کوک:🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣(یه حسی بهم میگه تا پارت ۸۰ این میخنده😐😂😂🤣🤣🤣) رو زمین میومد دستشو میکشید و رو زمین مثل مارمولک میومد من:بیام کمک کوک:باید همون موقع میومدی بعد رفتم لباس پوشیدم همون لباس خودم بعد رفتم از رو زمین بلندش کردم انگار جاذبه بود کنده نمیشد من:جونگ کوک یکم تکون بدی بد نیستا☺ کوک:صبر کن🤣🤣🤣🤣🤣 بلندش کردم یهو پام لیز خورد داشتم از پشت میوفتادم یهو جونگ کوک با سرعت اومد کمرمو گرفت و کشیدم سمت خودش و رو زمین از پشت خودشو انداخت منم افتادم روش تو بغلش بعد برم گردوند و خودش اومد روم دو تا دستاشو گذاشت کنار سرم تو چشام نگاه میکرد من:مردی کوک:تو منو کشتی خیلی وقته کشتی از همون روز اول که دیدمت منو کشتی اونم با چی با همین چشمات منو کشتی با همین نگاهت با همین عطرت با همین لبات باهمچیت منو کشتی همچیت من:توهم منو کشتی با هات بودنت با موهات و باهمچیت منو کشتی بعد خندید بعد اومد لباشو گذاشت رو لبام و لبامو محکم و تند تند میخورد و مک میزد منم همراهیش کردم بعد دو تا دستامو گرفت گذاشت کنار سرم و بیشتر لبامو میخورد و گاز میگرفت بعد جدا شد دستشو گذاشت رو صورتم کوک:میدونستی خیلی دیوونه ای من:اوهوم کوک:و منم دیوونه توهم تو جون منی عشقم همونجوری که دستش رو صورتم بود لباشو گذاشت رو لبام و لبامو میخورد مثل قبلش گاز میگرفت منم همراهیش کردم جلو در اتاق بودیم که دیگه از لبام دلکند یه دفع جای زخمم درد گرفت و تیر کشید من:آهه کوک:نایکا چی شد من:جای زخمم تیر میکشه کوک:صبر نگاش کنم شاید بخیه هات باز شده بعد نگاه کرد دید چیزی نیست کوک:هیچی نیست بعد از روم بلند شد و به دیوار در اتاق تکیه داد منم دردم خوب شد و نشستم جلوش من:بدجور خندیدیا کوک:آره خدایی اولین بار بود انقدر خندیدم هم فکم درد گرفت و دلم من:تقصیر خودت بود عشقم😊😂 کوک:نه تو منو خندوندی من:🙂😂 کوک:😂 بعد اومد دستمو گرفت کوک:چشماتو چپ کن من:نه چشمام درد میگیره کوک:تو رو خدا جون من نکنی من میکنما من:خوب تو اول بکن بعد من کوک:خیله خوب بعد اومد جلو و صورتشو آورد جلو چشماشو چپ کرد منم همون موقع کردم بعد انگار یه چیزی تو مغزمون گفت بوم و برق گرفتمون مثلا بعد افتادیم هر کودوممون اونور جونگ کوکم همینطور کوک:چی زدی لعنتی بهم من:تو بگو چی زدی بهم
۱۴.۱k
۲۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.