عاشقانه
بده خود را به دست موج دریا
تو ای دریا دل بی ترس و تنها
برو در عمق جانش پاکیش بین
زلالی را ز رخسارش تو برچین
بگیر آرامش از آوای مستش
بده جان و تن خود را به دستش
برون می ریزد از روحت بلایا
عظیم است و دهد شورت سرا پا
گهی تند و گهی آرام باشد
چو ناقوسی پر از الهام باشد
بزرگی را نگه کن در درونش
بود آزادگی ها در فنونش
دهد حال خوشش بی مزد و منت
فقط بخشندگی دارد به فطرت...
تو ای دریا دل بی ترس و تنها
برو در عمق جانش پاکیش بین
زلالی را ز رخسارش تو برچین
بگیر آرامش از آوای مستش
بده جان و تن خود را به دستش
برون می ریزد از روحت بلایا
عظیم است و دهد شورت سرا پا
گهی تند و گهی آرام باشد
چو ناقوسی پر از الهام باشد
بزرگی را نگه کن در درونش
بود آزادگی ها در فنونش
دهد حال خوشش بی مزد و منت
فقط بخشندگی دارد به فطرت...
۹.۵k
۱۶ تیر ۱۴۰۱